یک سرتیپ بازنشسته آمریکایی در واکنش به آزمایش بمب اتم بسیار قوی که هفته گذشته در روسیه انجام شد، مدعی شد: آمریکا برای حمله به مراکز هستهای ایران، بمبی بسیار قوی به وزن 14 تن آماده کرده که میتواند اهدافی که در اعماق زمین قرار دارند را منهدم سازد و از این نظر بر بمب خلایی که به تازگی در روسیه آزمایش شده ارجحیت دارد.
به گزارش خبرگزاری «نووستی»، «توماس مک هنری» سرتیپ بازنشسته و معاون اسبق رئیس ستاد نیروی هوایی آمریکا روز چهارشنبه این سخنان را در شبکه تلویزیونی «فاکسیوز» ایراد کرد. وی رئیس شورای کارشناساسی کمیته غیردولتی سیاست ایران (Iran Policy Committee) است.
ژنرال آمریکایی اعلام کرد: «ما بمب بسیار سنگینی در اختیار داریم که وزن آن 30 هزار پوند (14 تن) است و توان نفوذ و تخریب واقعی دارد».
وی گفت: «بر خلاف بمبی که ما در اختیار داریم سلاح روسها بمبی نیست که قدرت نفوذ بالایی داشته باشد. من نمیتوانم عمق نفوذپذیری آن را بازگو کنم، اما احمدینژاد در ایران چیزی ندارد که ما نتوانیم آن را منهدم سازیم.
«مک هنری» ضمن تفسیر خبر دیروز شبکه تلویزیونی «فاکسنیوز» اعلام کرد که بعد از تصمیم آلمان برای انصراف از تحریمات آتی علیه ایران، آمریکا چاره دیگری ندارد.
وی گفت: «آنها [آلمانیها] ما را مجبور ساختند که راه نظامی را انتخاب کنیم.
وی ضمن تفسیر راههای احتمالی عملیات نظامی علیه ایران گفت که به اعتقاد وی بهترین راه بمباران گسترده و سنگین به اهداف ایران است.
به گفته مک هنری، از 65 تا 70 فروند هواپیمای «استلس» (نامرئی) و 400 فروند جنگنده معمولی در این بمباران شرکت خواهند نود.
وی در این اظهارات خیالبافانه اعلام کرد: «این حملات هوایی به مدت 48 ساعت طول خواهد کشید و در حدود 2,5 هزار هدف شامل مراکز هستهای، مراکز دفاع ضد هوایی، نیروی هوایی، نیروی دریایی، توان موشکی مرتبط به «شهاب-3» و بالاخره مراکز فرماندهی ایران را در بر خواهد داشت». وی افزود: «به همین سادگی!».
کارشناسان روسیه و آمریکا روز سهشنبه آینده ضمن بازدید از ایستگاه رادار "قبله" در جمهوری آذربایجان، امکان استفاده از این رادار برای کنترل پرتاب موشک از مناطق جنوبی را بررسی خواهند کرد.
ژنرال "آلکساندر یاکوشین" معاون ستاد نیروهای فضایی روسیه روز شنبه به خبرنگاران گفت: نمایندگان جمهوری آذربایجان نیز دراین برنامه شرکت دارند.
به گزارش ریانووستی، "یاکوشین" افزود: در سه ماه اخیر جلسات هماهنگی متعددی بین دو طرف تشکیل شده و پیشنهادات مختلف مورد بررسی قرار گرفت و از روز ۱۸سپتامبر وارد مرحله عملی خواهیم شد.
این مقام نظامی روسیه، هدف اصلی بازدید از رادار "قبله" را "متقاعد کردن نمایندگان آمریکا و نمایش واقعی توان این رادار برای استفاده مشترک در مشاهده و کنترل پرتاب موشک از سوی ایران" عنوان کرد.
وی با اشاره به "فراهم شدن امکان منحصر به فرد بازدید از ایستگاه رادار قبله" گفت: ما نشان میدهیم که این رادار توان کنترل مسیر جنوبی را بطور کامل دارد.
گفتنی است واشنگتن به بهانه واهی تهدید موشکی ایران برای کشورهای اروپایی تصمیم به استقرار سامانه پدافند موشکی خود شامل یک ایستگاه رادار و ده موشک رهگیر در کشورهای چک و لهستان گرفته است.
مسکو، استقرار این سامانه دفاع موشکی راهبردی در مجاورت مرزهای روسیه را تهدید جدی امنیت خود دانسته و مقامهای روس از هدفگیری واحدهای سامانه مذکور در صورت استقرار سخن گفتهاند.
"ولادیمیر پوتین" رییس جمهوری روسیه در ماهای اخیر در چند مورد ازجمله در حاشیه اجلاس سران هشت کشور صنعتی در شهر"هلیگندام" آلمان و در دیدار با رییس جمهوری آمریکا خواستار استفاده مشترک روسیه و آمریکا از ایستگاه رادار قبله آذربایجان که دراجاره روسیه است و ایستگاه راداری در جنوب روسیه به عنوان گزینه جایگزین استقرار سامانه پدافند موشکی آمریکا در اروپای شرقی شد.
حمله هوایی سراسری نیروی هوایی عراق علیه نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در روز سی و یک شهریور ماه آغاز شد. اما عملیات تاکتیکی هوایی برای انهدام نیروی هوایی عراق در روز یکم مهرماه 1359 به منظور کسب برتری هوایی توسط نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در کمتر از یک روز از آغاز جنگ انجام گردید. این عملیات بر پایه طرح نبرد البرز صورت می گرفت اما در طرح نبرد البرز نیروی هوایی از پیشدستی و غافلگیر نمودن دشمن منع شده بود و به همین لحاظ بود که نیروی هوایی ایران صبر کرد تا اولین ضربات را از دشمن دریافت کند و سپس در روز یکم مهرماه با علم به اینکه اصل غافلگیری دشمن که از اصول جنگ است، هر گز واقع نخواهد شد و دشمن با آمادگی کامل در صحنه حضور دارد، با یکصد و چهل فروند هواپیما فرودگاه ها و پایگاه های هوایی دشمن را در هم کوبید.
نام عملیات
انهدام نیروی هوایی دشمن.
زمان عملیات
طلوع آفتاب و آغاز روشنایی روز در سرزمین عراق و در منطقه مربوط به هر یک از اهداف در روز یکم مهرماه 1359.
علت انتخاب این زمان این است که چون خورشید از شرق طلوع می کند و هواپیماهای جنگنده بمب افکن نیروی هوایی نیز می بایستی از شرق به غرب به سوی اهداف خود پرواز کنند، بنابراین در هوای گرگ و میش صبحگاهی و تیغ تیز شعاع آفتاب در شرایطی که توپچی های زمین به هوا به سوی شرق و در حقیقت به سوی آفتاب می نگرند، هدف گیری برایشان دشوار می نماید.
رمز عملیات
کمان – 99
منظور از چنین واژه ای گذاشتن تیر در چله کمان از سوی ملت ایران و رهان نمودن آن تا دور دسترس ترین نقاط عراق بود و 99 نیز تقارن شمارش اوراق و صفحات طرح البرز باعدد 99 بود.
منطقه عملیات
سراسر خاک و فضای کشور عراق؛ پایگاه های هوایی کرکوک، موصل، رشید، حبانیه، ناصریه، شعیبیه، کوت، المثنی و اهداف دیگر در حد فاصل مدار 30 درجه شمالی یعنی جنوبی ترین مدار در خاک عراق تا شمالی ترین مدار در کشور مذکور که مدار 37 درجه شمالی را شامل می شود.
اهداف عملیات
این عملیات هوایی تحت نام انهدام نیروی هوایی دشمن (COUNTER AIR OPERATION) اهداف مشخصی داشت مثل پایگاه های هوایی، مخازن سوخت و مهمات هواپیماها، برج های مراقبت هوایی، تأسیسات کارخانجات هواپیما سازی و سوله ها و پناهگاه های اسکادران های تعمیر و نگهداری هواپیماها، باندهای پروازی و این قبیل اهدافی که در زمین گیر کردن هواپیماهای دشمن و کاهش فعالیت های هوایی او علیه نیروهای خودی مؤثر باشند.
برای آزادی عمل یگان های مانوری و انهدام این اهداف ابتدا باید مأموریت هایی بنام (SEAD) یا عملیات ضد پدافند هوایی دشمن (SUPPISION ENEMY AIR DEFENCE) قبل از حملات هوایی یا همزمان انجام شود و رادارها و موشک های ضد هوایی و توپخانه ضد هوایی در مناطق هدف از سر راه هواپیماهای بمب افکن برداشته شوند.
اجرای موفقیت آمیز این عملیات موجب کسب برتری هوایی در مناطق نبرد و مناطق عملیاتی می شد و هدف اصلی این عملیات ایجاد یک سیادت هوایی مطلق یا (AIR SUPRIMACY) بود و چنانچه چنین هدف بزرگی حاصل نمی شد، دست کم برتری هوایی (AIR SUPERIORITY) باز هم چنانچه مقدور نمی بود، یک برابری هوایی را تضمین نماییم که (AIR PARITY) گفته می شود.
در آن زمان که نیروهای زمینی ارتش جمهوری اسلامی در گنبد و کردستان درگیر ضد انقلاب بودند و به تازگی از اتهام کودتای نافرجامی رها شده بودند و هیچ نیروی نظامی دیگری نیز در منطقه خوزستان حضور رزمی نداشت که بتواند جلوی پیشروی تانک های دشمن را سد کند، نیروی هوایی ایران ناگزیر باید از طریق هوا دشمن را آنچنان بمباران می کرد که او به راحتی نتواند شهرهای خوزستان و سایر استان های در راه را یکی پس از دیگری تصرف کند و تحت کنترل خود در آورد. برای این کار احتیاج به برتری هوایی نسبی در مناطق تحت پیشروی و متصرف شده دشمن بود و این عملیات در پایان، توان پروازی رزمی دشمن را به میزان قابل توجهی کاهش می داد و از سوی دیگر در جهت تکمیل استراتژی کلی دفاعی کشور بود.
علل انتخاب این اهداف
حملات هوایی علیه این اهداف از بّعد تاکتیکی، نیروی زمینی دشمن را در ابعاد خدمات پشتیبانی رزمی و آتش پشتیبانی هوایی، دفاع هوایی و اطلاعات و هشدار اولیه در میدان جنگ با کاستی فراوانی روبرو می ساخت و چنین تدبیری می توانست به تهاجم نیروی زمینی عراق در خوزستان پایان دهد و دشمن را مجبور به اتخاذ وضعیت دفاعی و فرا رفتن در عمق زمین و در سنگرهای دفاعی نماید.
از بّعد استراتژیک دفاعی، برآوردهای هوایی دشمن حکایت از زمین گیر بودن نیروی هوایی ایران را داشت و انجام چنین عملیات هوایی سنگین می توانست معادلات استراتژیک دشمن را در سرنگونی نظام اسلامی و چنین تعاریفی منفعل نماید.
ضربات وارد شده به دشمن
نیروی هوایی عراق برای مدت طولانی بیش از حدود 56 درصد از توانایی خود را نتوانست به کار گیرد. پایگاه رشید که در جوار بغداد قرار دارد و علی القاعده باید به سرعت آماده و درگیر نبرد شود، برابر گزارش اداره دوم نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در تاریخ نهم آذرماه 59 پس از بمباران هوایی سنگین مجدداً عملیاتی شد. این روند کم و بیش سرنوشت همه پایگاه های هوایی عراق نیز بود.
شرایط عمومی کشور و وضعیت بین المللی:
نیروی هوایی عراق به پانزده مرکز هوایی جمهوری اسلامی ایران در ساعت دو بعد از ظهر روز سی و یکم شهریور ماه 1359 یورش هوایی سنگینی را آغاز نمود و نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران براساس مفاد طرح نبرد البرز مجاز به پیشدستی نبود و چنین شد که این ضربات اولیه حملات هوایی را ناگزیر تحمل کرد.
جنگ در منطقه آغاز گردید و نیروی زمینی ارتش عراق با سه لشگر زرهی و دو لشگر پیاده مکانیزه به سوی خوزستان حرکت نمود.
لشکر 92 زرهی اهواز که در جریان توطئه کودتای نافرجام تیر ماه 59 ضربات مهلکی را دریافت کرده بود اکنون توان رزمی اولیه و لازم را برای حفظ سنگرهای دفاعی نداشت و جهان در انتظار سقوط خوزستان و به دنبال آن تحقق یافتن صحبت های زمامدار عراق مبنی بر سرنگون ساختن نظام جمهوری اسلامی ایران در مدتی کوتاه تر از یک هفته به سر می برد. توطئه کودتای نافرجام تیرماه 59 گریبان نیروی هوایی را نیز گرفته بود و براساس اعلام فرمانده این نیرو بیش از 30 درصد توانایی رزمی در نیروی هوایی محاسبه نمی شد. اولین حملات هوایی در ساعات هفده و سی دقیقه و هفده و پنجاه و پنج دقیقه علیه نیروی هوایی عراق در بعدازظهر روز سی و یکم شهریور ماه تحت نام عملیات انتقام انجام گردید. اما در طلوع آفتاب روز یکم مهرماه 59 نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با یکصد و چهل فروند هواپیمای خود، پایگاه های هوایی عراق را در هم کوبید.
کشورهای دوست و هم پیمان عراق شامل کشورهای عرب منطقه و برخی کشورهای اروپایی مثل فرانسه و آلمان و از همه مهم تر ایالات متحده امریکا با این پاسخی که نیروی هوایی ایران به ارتش عراق داد بلافاصله دریافتند که محاسبات آنها چندان دقیق و مبتنی بر اطلاعات درست و حقایق نبوده، احتمالاً ایران از توان دفاعی قابل توجهی برخوردار است. از آن میان خلبانانی که تاکنون از یک آمادگی نسبی برخوردار بوده اند و توانسته اند در این عملیات به نحو شایسته ای شرکت کنند و یگان های لجستیکی و اقتصادی هواپیماها را به نحو شایسته ای تعمیر و برای اجرای عملیات هوایی آماده سازند
موقعیت جغرافیایی منطقه عملیات
سراسر کشور عراق حد فاصل مدارهای جغرافیایی 30 درجه شمالی و 37 درجه شمالی و در این منطقه وسیع تمامی پایگاه های هوایی نیروی هوایی عراق مورد توجه بود
وضعیت دشمن
نیروی هوایی عراق صاحب هواپیماهای جنگنده بمب افکن و جنگنده رهگیر بسیار بود که در برآوردهای اطلاعاتی به آنها اشاره شد ولی به طور کلی در آغاز جنگ تعداد اقلام عمده رزمی نیروی هوایی عراق به شرح زیر بوده است:
607 فروند هواپیما
169 فروند هلیکوپتر
775 دستگاه پرتاب کننده موشک های زمین به هوا
713 عراده توپ های پدافند هوایی
116 دستگاه رادارهای اخطار اولیه و ارتفاع یاب و کنترل آتش.
وضعیت نیروهای خودی
نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در آن زمان تنها نیرویی بود که در برابر یورش ارتش عراق قرار گرفت.
در این عملیات که عمده ترین عملیات تاکتیکی هوایی در عرف هوانوردی نظامی جهان محسوب می شود، نیروی هوایی ایران از هواپیمای جنگنده بمب افکن برای بمباران سود جست.
اجرا و هدایت عملیات
در آستانه طلوع آفتاب صبح یکم مهرماه 59 با ابلاغ رمز کمان – 99 هواپیماهای جنگنده بمب افکن و شکاری رهگیر نیروی هوایی در هفت پایگاه هوایی کشور به غرش در آمدند و باندهای پروازی را پشت سر نهادند و هر گروه با بهره گیری از سوختگیری هوایی برای انهدام هدف های دور دست و یا بدون عملیات سوخت گیری در هوا، فضای کشور عراق را شکافتند و در نوردیدند و اهداف خود را در سراسر خاک عراق در هم کوبیدند. اهدافی که در داخل پایگاه های هوایی دشمن مورد توجه خلبانان بود شامل باندهای پروازی، پناهگاه های هواپیماها، راه های خزش، انبارهای مهمات، انبارهای آمادگی و قطعات پشتیبانی کننده هواپیماها، مخازن سوخت هواپیماها و خودروها، رادارهای هدایت کننده هواپیماها، برج های مراقبت کنترل، سیستم های فرماندهی کنترل پایگاه ها و مراکز مخابراتی و انواع آنتن های آن بود.
اما نقاطی از دشمن که مورد هدف قرار گرفت:
الف) 48 فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن تایگر اف – 5 یی پایگاه هوایی موصل در بخش شمال عراق در استان نینوا را در هم کوبیدند.
ب) 16 فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن فانتوم اف – 4 یی پایگاه کوت در استان میسان (العماره) عراق را در هم کوبیدند.
ج) 40 فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن تایگر اف – 5 پایگاه هوایی ناصریه را در استان ذیقار عراق در هم کوبیدند.
د) 12 فروند هواپیمای فانتوم اف – 4 یی پایگاه هوایی شعیبیه در استان بصره عراق را در هم کوبیدند.
ه) 12 فروند هواپیمای فانتوم اف -4 یی پایگاه هوایی الرشید در جوار بغداد را در هم کوبیدند.
و) پایگاه های هوایی حبانیه شامل تموز و هضبه در غرب بغداد، فرودگاه بین المللی بغداد، پایگاه هوایی کرکوک در استان کرکوک، فرودگاه المثنی و برخی فرودگاه های دیگر در امواج بعدی حملات هوایی بمباران شدند.
در موج دوم حملات هوایی پایگاه یکم شکاری با 50 درصد از هواپیماهای آماده و پایگاه دوم شکاری نیز با 50 درصد از هواپیماهای آماده، حمله ور شدند.
نتایج حاصل و بازتاب های سیاسی نظامی
خبرگزاری های غیر ایرانی بیشتر مهارت های خلبانان ایرانی و قابلیت های هواپیماهای ایرانی را که ساخت ایالات متحده امریکا بود، با آب و تاب بر روی آنتن هایی فرستادند. نیت آنان تبلیغات برای جهان غرب و محصولات غربی در برابر اتحاد جماهیر شوروی بود. آنها پرواز خلبانان ایرانی را اعجاب برانگیز و قابلیت مانور هواپیماهای غربی را در برابر پدافند هوایی بغداد بی نظیر توصیف کردند، اما آنچه در لابلای تبلیغات به چشم می خورد ضربه روحی شدیدی بود که زمامدار عراق و سیاستمداران غربی بلافاصله پس از انجام این عملیات دریافت کردند.
زمامدار عراق پیشنهاد آتش بس و مذاکراتی را به صورت میانجی گری کشورها و سیاستمداران معتبر در قالب یک بیانیه دیپلماتیک آمیخته به شروط بی اهمیتی را عنوان نمود و رسانه های همگانی وحشت مردم ار از ادامه بمباران هوایی منعکس نمودند.
پایگاه هوایی رشید در جوار بغداد پس از چندین نوبت بمباران هوایی بالاخره در تاریخ نهم آذرماه 59 عملیاتی شد و این موضوع را اداره اطلاعات یا اداره دوم سماجا طی نامه ای به نیروی هوایی ایران اعلام نمود.
تفسیر این خبر چنین بود که این پایگاه عظیم هوایی و برخی پایگاه های دیگر نیروی هوایی عراق از روز یک مهرماه 59 و در تمام این مدت 60 روزی که از جنگ گذشته بود پس از بمباران های سنگین هوایی توسط خلبانان ایرانی دیگر نتوانسته بودند عملیاتی و قابل بهره برداری بشوند و این پیروزی موجب کاهش توان رزمی هوایی دشمن و کاهش فعالیت های هوایی او بر فراز جبهه های زمینی و کسب برتری هوایی برای نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران بود.
منبع:
http://www.sajed.ir/pe/index.php?option=com_content&task=view&id=33&Itemid=2
انجمن هوافضا
جنگنده های جدید در نیروی هوایی ایران، حقیقت یا واقعیت؟
ادعای منابع خارجی در مورد جنگنده های جدید نیروی هوایی ایران:
در شرایطی که بحران های مختلفی در خاورمیانه جریان دارد و هر روز حادثه جدیدی در منطقه رخ می دهد، مخالفت ایران با اسرائیل و به رسمیت نشناختن این کشور از سوی ایران و حمایت از نیروهای مخالف اسرائیل در منطقه باعث می شود که تنش های روز افزون در منطقه ادامه داشته باشد، در چنین شرایطی هر دو سو سعی می کنند تا با خطرناک جلوه دادن دیگری وجهه دشمن را در دیدگاه بین الملل از بین ببرند، در این میان آنچه که باید پذیرفت این است که اسرائیل با توجه وابستگی به جهان غرب به قدرت رسانه ای گسترده تری دسترسی دارد، این امر باعث شده تا این کشور همواره اطلاعاتی را از توان نظامی ایران منتشر کند که گاهی با واقعیات در تناقض اند، بدیهی است این کشور اطلاعاتی را نیز در مورد نیروی هوایی ابران منتشر کند، اما گزارش قابل توجهی که در سال 2005 از سوی اسرائیل منتشر شد باعث شد تا بسیاری از منابع داخلی و خارجی به بحث در مورد مندرجات این گزارش بپردازند، در این گزارش به وجود 26 فروند جنگنده سوخو-27، 24 فروند شکاری رهگیر میگ-31، 4 فروند بمب افکن توپولف-22ام3، 6 فروند اچ-6دی، 24 فروند میگ-23 و 24 فروند میگ-27 بعلاوه دست کم 18 فروند میگ-29 جدید در نیروی هوایی ایران اشاره شده بود، در چنین وضعیتی یک سال بعد در یک انجمن اینترنتی انگلیسی زبان به قراردادی میان ایران و روسیه برای توسعه نوعی از جنگنده سوخو-30 با کد MKP(МКП) و سفارش اولیه 50 فروندی اشاره شده بود، در این مبحث به بررسی چنین مواردی می پردازیم.
جنگنده سوخوی Su-27 Flanker:
جنگنده سوخوی-27 فلنکر یک جنگنده برتری هوایی با توانایی انجام عملیات های دوربرد و با توانایی بالا در حمل تسلیحات است، این جنگنده بطور عادی در ماموریت های هوا به هوا می تواند شش موشک آلامو و چهار موشک آرچر را با خود حمل کند، رادار این جنگنده در نمونه اولیه از نوع Zhuk-27 است که حد اکثر بردی حدود 85 کیلومتر دارد و برای نبرد های امروزی ناکارمد است اما نمونه های جدید فلنکر به رادار قوی تر و سیستم مدیریت تسلیحات مدرن مجهز اند و توانایی مقابله با اقدامات الکترونیک را دارند، در صورتی که وجود چنین جنگنده ای به تعداد 26 فروند در ایران صحت داشته باشد، این تعداد می توانند تنها قسمت کوچکی از خلاء حاصل از نبود یک رهگیر کارامد در نیروی هوایی را بپوشاند.
جنگنده MiG-31 Foxhound:
جنگنده میگ-31 بعنوان یک رهگیر استراتژیک توسط اتحاد شوروی تولید شد، نوع اولیه این جنگنده موسوم به MiG-31A با وجود تلاش های بسیار رضایت مسئولان وقت اتحاد شوروی را برآورده نساخت، در نتیجه گونه های جدیدی از این جنگنده با نام MiG-31B و MiG-31BM تولید شدند که نوع BM را باید به واقع یک رهگیر توانمند دانست، این جنگنده با توانایی حمل و استفاده از موشک های هولناکی چون R-33 و R-37 می تواند برای هر پرنده ای خطرناک واقع شود، علاوه بر این رادار پیشرفته این جنگنده با نام Zaslon-M با بردی بیش از 250 کیلومتر علاوه بر توانایی تعقیب همزمان 24 هدف و حمله همزمان به 6 فروند از آنها توانایی کشف و رهگیری جنگنده های رادارگریز را نیز دارد. وجود چنین رهگیر قدرتمندی در نیروی هوایی می تواند تا حد زیادی جای خالی اف-14 های اوراق شده و یا از دست رفته در جریان جنگ را جبران کند.
بمب افکن استراتژیک Tu-22M3 Backfire C:
بمب افکن سنگین بک فایر بعنوان یک بمب افکن مافوق صوت در دوران جنگ سرد بیشتر بمنظور مقابله با اهداف دریایی بر پایه بمب افکن قدیمی Tu-22A موسوم به بلایندر تولید شد، با این وجود هزینه های بسیار بالای نگهداری این بمب افکن باعث شده تا امروزه در روسیه نیز تعداد کمی از این بمب افکن ها فعال باشند. اما مسئله بک فایر های ایرانی به زمانی باز می گردد که روسیه سعی داشت تعدادی از بک فایر های خود را به نیروی دریایی هند بفروشد، در این پیشنهاد چهار فروند بمب افکن سنگین بک فایر به هند پیشنهاد شده بود که از سوی هند رد شد، چند سال بعد چینی ها تقاضای خرید این چهار بمب افکن را به روسیه ارائه دادند اما در کمال تعجب روس ها که در آن سالها بخش زیادی از فروش تسلیحات خود را به چین اختصاص داده بودند از فروش این بمب افکن ها به چین امتناع ورزیدند، در این میان گمانه زنی هایی بوجود آمد که ایران در همان زمان که هند پیشنهاد روسیه را رد کرده بود با ارائه نقاضای خرید این بمب افکن ها به روسیه آنها خریداری کرده است.
بمب افکن H-6D Badger:
بمب افکن چینی H-6 همان بمب افکن روسی توپولف-16 است و مدل D آن یکی از آخرین مدل های آن می باشد، این بمب افکن توانایی حمله به اهداف دریایی را داشته و در جریان جنگ هشت ساله نیز بر علیه ایران بکار گرفته شد، این بمب افکن ها به کمک موشک های C-601 چینی اغلب بمنظور حمله به نیروی دریایی ایران بکار می رفتند.
جنگنده چند منظوره Su-30MKP Flanker:
در شرایطی که توانایی های فوق العاده بالای Su-30MKI هندی، مالزی را نیز مجبور کرده بود تا بر برتری این جنگنده ها صحه گزارده و نوع *MKM را بمنظور نیروی هوایی خود و برپایه نوع MKP به روسیه سفارش دهد، گزارشی مبنی بر توسعه نوعی دیگر از این جنگنده با عنوان Su-30MKP برای نیروی هوایی ایران نیز در یکی از انجمن های اینترنتی انگلیسی زبان منتشر شد، طبق ادعای این گروه این جنگنده جدید برپایه Su-30MKI بوجود آمده لیکن قطعات ساخت اسرائیل و فرانسه تماما با نمونه های روسی جایگزین شده اند.
* جنگنده Su-30MKM در واقع همان جنگنده Su-30MKI می باشد که در آن قطعات ساخت اسرائیل و هند با نمونه های مشابه ساخت فرانسه، آفریقای جنوبی و روسیه جایگزین شده بودند.
بمب در جعبه کبریت! ممکن یا ناممکن؟
اما یکی از سوالاتی که همواره پیش روی افراد می ماند صحت ادعای منابع خارجی است، آیا خرید و عملیاتی نگهداشتن چنین جنگنده هایی آن هم در این تعداد امکانپذیر است؟ چگونه ممکن است بتوان بدون اینکه هیچ عکس یا تصویر ماهواره ای از بمب افکن های سنگینی چون Tu-22M3 و H-6 بدست آید آنها را به پرواز در آورد؟ آیا ممکن است این تعداد بمب افکن سنگین صرفا خریداری شده و در آشیانه های زیر زمینی نگهداری شوند؟ آیا عملیاتی نگهداشتن این بمب افکن ها بدون به پرواز در آوردن آنها امکانپذیر است؟ آیا خرید چنین بمب افکن های گران قیمتی و زمینگیر کردن آنها عقلانی است؟ اگر اینچنین است، این بمب افکن ها چقدر زمان نیاز دارند تا در شرایط لازم وارد میدان نبرد شوند؟
در مورد جنگنده ها چطور؟ آیا با وضعیت سیاسی فعلی ایران در جامعه جهانی روسیه و چین حاضر به فروش چنین تسلیحاتی به ما هستند؟ این سوالی است که همیشه پیش روی ما می ماند و ما بدرستی جوابی برای آن نداریم!