مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

شرایط سخت بیگانگان در خلیج فارس

 مرکز مطالعات استراتژیک و بین الملل آمریکا در این گزارش افزود: ایران در صورت هر اقدامِِی علیه فعالیت‌های هسته‌ای خود می تواند با زِِیر درِِیاِِییهاِِیِِی که در اختیار دارد به تانکرهای حمل نفت و کشتیهای جنگی بیگانه در خلیج‌فارس حمله کند.
بنا بر این گزارش، ایران در صورت هر اقدامی علیه فعالیت‌های هسته‌ای خود می تواند با زِِیر درِِیاییهاِِیی که در اختیار دارد به تانکرهای حمل نفت و کشتیهای جنگی بیگانه در خلیج‌فارس حمله کند.
این مرکز در ادامه گزارش خود در خصوص وِِیژگیهای فنی و نظامی زِِیر درِِیائِِیهای موجود در ناوگان درِِیاِیی ایران می نوِِیسد: یکی از وِِیژگیهای خاص این زِِیر درِِیائِِیها این است که آنها از 6 مجراِِی شلِِیک اژدرهای هدایت شونده برخوردارند که هر کدام از آنها می‌تواند اژدرهایِِی با کلاهک‌های جنگی 100، 205 و ِِیا 305 کیلوگرمی شلیک نمایند.
برخی از کارشناسان مسائل نظامی با اشاره به اینکه ایران به همراه این زِِیردرِِیاییها بِِیش از 1000 مِِین مدرن خرِِیدارِِی کرده اظهار می‌دارند که ایران این مین‌ها را مجهز به سیستم‌های مغناطیسی، صوتِی و سنسورهای فشار سنج کرده است که همین موضوع مناطق درِِیایِِی مین گذارِِی شده را تبدیل به محیط مرگبارِِی براِِی ورود زِِیردرِِیاِِییها و یا شناورهای بیگانه کرده است.
نکته دِِیگر در خصوص اِِین زِِیردرِِیاِِییها تواناِِیِِی آن در شلِِیک موشک‌هاِِی سطح‌ به سطح و سطح به هوا است. اِِین در حالِِی است که اِِین زِِیردرِِیاِِیِِی قابلِِیت مجهز شدن به استفاده از موشک‌هاِِی چِِینِِی YJ-1 و ِِیا موشک روسِِی Novator Alfa را نِِیز دارا هستند. اِِین در حالِِی است که اِِین زِِیردرِِیاِِییها بسته به شراِِیط جنگِِی گوناگون قابلِِیت شلِِیک‌ موشک‌هاِِی کروز با برد 3 تا 6 هزار ماِِیل درِِیاِِیِِی و ِِیا شلِِیک موشک‌هاِِی کروز زِِیر سطحِِی با برد 400 ماِِیل درِِیاِِیِِی را نِِیز داراست. اِِین کلاس از زِِیر درِِیاِِیِِی با ظرفِِیت 52 خدمه می تواند 45 روز در زِِیر درِِیا باقِِی بماند. حداکثر سرعت اِِین زِِیر درِِیاِِیِِی در زِِیر آب 17 گره درِِیاِِیِِی و در سطح آب 10 گره درِِیاِِیِِی است. با توان زِِیر درِِیائِِیهاِِی اِِیران و ساِِیر تواناِِیِِی نظامِِی اِِیران در خلِِیج‌فارس باِِید گفت که اِِیران هر چند زِِیر درِِیاِِیِِی اتمِِی در اختِِیار ندارد ولِِی با زِِیر درِِیاِِییها و موشک‌هاِِی ضد کشتِِی که در اختِِیار دارد میتواند عرصه را براِِی ناوگان درِِیاِِیِِی آمرِِیکا در خلِِیج فارس و هر نِِیروِِی متجاوزِِی بشدت تنگ کند.

ادامه مطلب ...

غول های دریایی

 در حال حاضر ناوهای هواپیمابر گوناگونی در دنیا وچود دارند. اما ناوهای هواپیمابر کلاس نیمیتز هم از لحاظ تعداد و هم از لحاظ شهرت حرفی برای دیگر ناوها باقی نگذاشته اند.ناو های هواپیمابر کلاس نیمیتز از اتصال بیش از ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰ قطعه به یکدیگر ساخته شده اند و انها را می توان از پیچیده ترین ساخته های دسته بشر دانست. این ناوها برای انجم چهار هدف اصلی طراحی و ساخته شدند: حمل انواع هواپیماها به دورترین نقاط دنیا/نشت و برخاست هواپیماها/ایفای نقش مرکز فرماندهی متحرک برای عملیت نظامی و جای دادن افراد و کارکنان. این ناوها برای انجام وظایف ذکر شده نیاز به چندین بخش دارند: یک کشتی/یک پایگاه هوایی و یک شهرک. بخش های اصلی نیز زیر مجموعه هایی دارند که عبارتند از:

عرشه پروازی: سطحی صاف برای نشست و برخاست هواپیماها

اشیانه: فضایی در زیر ناو برای نگه داری حدود ۸۰ تا ۱۰۰ فروند هواپیما در زمانی که از انها استفاده نمی شود

جزیره: ساختمانی روی عرشه پروازی که محل تجمع افسران و کنترل پرواز و هدایت ناو می باشد. جزیره ناو در واقع مرکز فرماندهی عملیات عرشه پروازی و کل ناو است. این جزیره معمولا حدود ۴۶ متر ارتفاع دارد اما عرض و پهنی ان تنها ۶ متر است. در قسمت بالای جزیره  مجموعه رادارها و انتن های ارتباطی وجود دارد که وظیفه کشف و شناسایی هواپیماها/کشتی ها و موشک های خودی و دشمن/سیستم های جنگ الکترونیک و سیستم های ماهواره ای جهت پرتاب موشک های دور برد و همچنین ارسال ودریافت علائم ماهواره ای و تلویزیونی را بر عهده دارند.

استراحتگاه: محلی برای خوردن غذا/خوابیدن و تفریح کارکنان

پیشرانه: برای تامین نیروی رانش ناو و نیروی الکتریکی واحد های داخلی ان

و...............

         USS John F. Kennedy (CV 67) receives ordnance from the fast combat support ship USS Seattle (AOE 3).

حرکت در اب:

ناوهای هواپیمابر درست مانند کشتی های معمولی با چرخش پروانه در داخل اب حرکت می کنند. البته چهار پروانه پیچی برنزی ناوها که طولی برابر ۴/۶ متر دارند با پروانه های یک کشتی معمولی تفاوت بسیاری دارند. از سوی دیگر نیروی رانش ناوها نیز بسیار بیشتر است. هر یک از پروانه ها به یک محور بلند وصل شده اند که این محور نیز به یک توربین بخار وصل می شود. نیروی لازم برای حرکت این توربین نیز توسط راکتور های هسته ای تامین می شود. ناو های هسته ای می توانند بدون سوختگیری ۱۵ تا ۲۰ سال فعالیت کنند.

بلند شدن از یک ناو هواپیمابر:

میدانیم که هواپیماها برای برخاست نیاز داند که حجم زیادی از هوا را روی بال هایشان به حرکت در اورند تا نیروی برا تولید شود. با توجه به طول اندک عرشه پروازی جنگنده ها نمی توانند بر روی ان خزش کنند تا به نیروی برای لازم دست پیدا کنند بنابرین از برخی تجهیزات کمکی استفاده می کنند. یکی از این تجهیزات فلاخن ها هستند که هواپیما را در فاصله کوتاه به سرعتی بالا می رسانند. وقتی هواپیما بر روی باند اماده پرواز شد مسئول فلاخن سوپاپ ها را باز می کند تا سیلندر های فلاخن با بخار پر فشار حاصل از راکتورهای ناو(۲ عدد) پر شوند. مسئول فلاخن به دقت مراقب فشار گاز خواهد بود تا از حد مجاز بالا تر نرود. اگر فشار بخار کم باشد هواپیما نمی تواند به سرعت کافی دست پیدا کرده و به داخل اقانوس می افتد و اگر فشار خیلی زیاد باشد ممکن است ارابه فرود را شکسته و از جا بکند. وقتی سیلندر ها به سطح فشار مورد نظر رسیدند خلبان موتور ها را روشن می کند. در حالی که موتور ها نیروی رانش زیادی ایجاد می کنند نگهدارنده ها هواپیما را در حالت ثابت نگه می دارند. مسئول فلاخن پیستون ها را رها می کند و هواپیما به سمت جلو پرتاب می شود.

       F/A-18 Hornets take off from aircraft carrier USS Kitty Hawk (CV 63). Kitty Hawk is conducting her last spring deployment before being relieved by the nuclear-powered aircraft carrier USS George Washington (CVN 73).

 

ادامه مطلب ...

بمب های الکترومغناطیسی یا ای ام پی

 





بسیاری از وسایل پیرامون ما برای کارکردن به انرژی برق نیاز دارند و بخش عمده ای از زندگی ما به برق متکی است برخی از وسایل مانند تلویزیون ها ، رادیوها ، لامپ ها،گرم کننده های برقی و... همگی به انرژی برق نیازدارند .حال تصور کنید در طول یک روز برق خانه شما قطع شود چراغ ها،تلویزیون و رادیو کار نمی کنند. بعد از مدتی از بیکاری به دور خود چرخ می زنید و پس از چند ساعت، ماندن درخانه برای شما طاقت فرسا خواهد شد. حال اگر چنین مشکلی را در مقیاس بزرگتر فرض کنیم این مشکلات هم بزرگتر می شوند. به عنوان مثال دریک شهر خدمات اجتماعی از قبیل اورژانس ، پلیس ، تجهیزات بیمارستانی و همه و همه از کار می افتند. مشکلاتی از این قبیل ممکن است حتی منجر به مرگ انسان هم شود. کارخانه های مواد غذایی بر اثر از کار افتادن سردخانه ها یشان متحمل میلیون ها دلار ضرر می شوند و درصورتی که این وضعیت باقی بماند، نیروهای دولتی و خدمات دولت هم از کار خواهند افتاد.
با توجه به این گفته ها ، دیده می شود که یکی از نیاز های جدی بشر امروز انرژی الکتریکی است.
بمب الکترومغناطیسی یا ای ـ بمب اسلحه ای است که آن را به قصد نابود کردن این جزء جدایی ناپذیر (انرژی برق) از زندگی بشر ساخته اند. این بمب به سادگی می تواند تمام دستگاههای الکترونیکی را که بشر از آنها استفاده می کند از کار بیندازد. به عنوان مثال می تواند در عرض چند ثانیه ژنراتورهای برق را از حرکت بیندازد، ماشین ها را از حرکت باز ایستاند، و حتی می تواند امکان استفاده از تلفن راهم از ما بگیرد.
یک بمب قوی می تواند قدرت نظامی یک شهر را کاملاً به 200 سال عقب برگرداند. دولت آمریکا سالهاست که تحقیقات در این زمینه را دنبال می کند. عده ای اعتقاد دارند که هم اکنون چنین سلاح هایی در زرادخانه های آنها وجود دارد.از طرفی دیگر گروهک های تروریستی هم می توانند از این تکنولوژی استفاده کنند وبا ساختن بمب های الکترونیکی صدمات زیاد و سنگین را به آمریکا برسانند
در این بخش ما به شرح فرضیات بنیادین و تکنولوژی بمب های الکترومغناطیسی می پردازیم.
طرز کار اصلی این بمب های الکترومغناطیسی یا در مبحث بزرگتر ای ام پی مبنای اسلحه های اتمی یا تکانه ی برقاطیسی بسیار ساده است این اسلحه ها با ایجاد میدان قوی الکترومغناطیسی تمام مدارات برقی را درهم می شکند . اگر با طرز کار آهنربا های برقی یا رادیو آشنا هستید پس حتماً می دانید که الکترو_ مغناطیسی چیز ویژه و جدیدی نیست . سیگنال های تلویزیونی و امواج ای ام و اف ام رادیویی ، تلفن های همراه و چراغ های ماکروویو و امواج ایکس. مقصود ما این است که بفهمیم آیا آهن ربا های الکتریکی می توانند مولد میدان الکتریکی ای باشند که بتوان آن را به صورتی تغییر داد که بتواند موجب ایجاد الکتریسیته شود.
در ابتدا باید توضیح داد که یک فرستنده ی رادیویی ساده چگونه میدان الکتریکی که توسط افت و خیزهای متناوب تولید می شود، را می تواند به جریان برق دریک رسانای هم جوار دیگر تبدیل کند (مثل آنتن های گیرنده ی رادیوای ) یک فرستنده ی رادیویی می تواند امواج رادیویی را به صورت سیگنال به یک گیرنده برساند حال اگر سیگنال ها را قوی و پرانرژی کنیم (میدان مغناطیسی) می تواند به مقدار زیادی الکتریسیته تبدیل شود. یک موج قوی می تواند یک قطعۀ نیمه رسانا دریک رادیو را بسوزانندو یاآن هارا فراتر از آن که قابل تعمیر باشد از هم بپاشند. بنابرین خریدن یک رادیوی جدید می تواند ساده و راحت ترین کار برای حل این مشکل باشد .
 

ادامه مطلب ...

سلاح جدید پنتاگون با برد 4 کیلومتر

 



سلاح جدید و ترسناک وزارت دفاع آمریکا- پنتاگون- که در آینده بیشترین استفاده را در ارتش آمریکا خواهد داشت اینست.

برای ساخت این سلاح که حتی عکسهایش نیز ترس را القا می کند از سریال مشهور Star Trek الهام گرفته شده است و با سیستم لبزر کار می کند. این سلاح در آینده بیشترین استفاده را در ارتش آمریکا خواهد داشت.

سلاح جدید آمریکایی در لابراتوار پایگاه هوایی کیرتلند در ایالت نیومکزیکو به مرحله پیشرفت رسیده است.

این اسلحه PHaSR یا The Personnel Halting and Stimulation Response نام دارد و یک سلاح کاملا لیزری است. مانند سلاحهای دیگر کشنده نیست. دشمن فرضی به محض تأثیر سلاح به صورت مقطعی اما دراز مدت کور می شود و جهت یابی اش کاملا مختل می گردد. سلاح جدید که برمبنای تکنولوژی لیزر کار می کند کیلومترها برد دارد. PHaSR مرمی ندارد اما دشمن فرضی را از فاصله 4 کیلومتری هدف قرار می دهد.

به گزارش وبلاگ ترجمه اخبار ترکیه به نقل از حریت، سازمان ملل در سال 1995 استفاده از سلاحهای کورکننده را ممنوع اعلام نمود. اما این سلاح با بقیه اسلحه های کور کننده فرق دارد و به دلیل استفاده از شدت تابش لیزر کمتر، کوری مقطعی در اصابت شوندگان ایجاد می کند. به این ترتیب این اسلحه جزء اسلحه های ممنوع اعلام شده سازمان ملل نیز نمی گردد.

برای سازندگان این اسلحه مخوف که در مارس 2006 عملیات پیشرفت آن به پایان رسید معادل 250 هزار دلار جایزه داده شده است.

ناوهای هواپیمابر


از اوایل جنگ جهانی دوم ناوهای هواپیمابر در نبردها بعنوان فرودگاه های متحرک نقش یافتند که بر هر ناو یا زیر دریایی برتر بودند .ناوهای هوایپمابر همواره با تعدادی از شناورهای جنگی به منظور پشتیبانی رزمی و محافظت همراهی می‏شوند که به این گروه کشتی‏ها، به طور معمول «گروه نبرد» یا «گروه همراه» می‏گویند که در اصطلاح نام carrier battle group (گروه ضربتی ناوهواپیمابر) را می‏دهند. کشتی‏های پشتیبانی کننده هر ناو هواپیمابر، به طور معمول شامل سه یا چهار شناور بدین شرح هستند: رزمناو مجهز به سامانه دفاعی (نظیر Aegis)، ناوشکن، یک یا دو ناوچه و دو یا سه زیردریایی تهاجی. وظیفه این گروه ، محافظت ناو هواپیمابر در برابر حملات هوایی ، موشکهای ضدکشتی، تهدیدات زیرآبی و هر خطری باشد که ناو هواپیمابر و بقیه گروه را مورد تهدید قرار دهد.
تا سال 1960 از موتور های دیزلی در این ناو ها استفاده می شد تا اینکه در 1960 امریکا اولین ناو هواپیمابر اتمی به نام اینترپرایز را که بزرگترین ناو زمان خود بود به آب انداخت .این ناو گنجایش 100 جنگنده را داشت و سرعتی بیش از ۳۰ گره ی دریایی داشت .عرشه ی آن 335 متر بود و 5000 خدمه داشت و از 8 راکتور هسته ای استفاده می کرد .این ناو میتوانست 3 سال در سفر باشد بدون آنکه نیاز به سوخت گیری مجدد پیدا کند یا لنگر بگیرد .البته این ناو ها ، ناوهای هواپیمابر سنگین محسوب میشوند. بطور مثال انگلستان از ناو های هواپیمابر سبک استفاده میکند که برای هواپیما های عمود پرواز مناسب هستند و بسیار کوچک تر از ناو های آمریکایی هستند البته بیشتر آنها بجای سوخت هسته ای از موتور های گازی استفاده میکنند .
ناو های هواپیمابر امروزی گاهاُ تا 270 فروند جنگنده را با خود حمل میکنند .این ناو ها از دو عرشه استفاده مینمایند یکی عرشه ی پارکینگ و پروازی و دیگر عرشه ی زیرین که پارکینگ تعمیراتی و انبارهای جنگنده ها محسوب می شود .جنگنده ها توسط آسانسورهای مخصوص به عرشه برده می شوند .توجه داشته باشید جنگنده ها از ابزار های کمک برای پرواز یا فرود از این ناو ها استفاده میکنند بطور مثال برای فرود از یک قلاب نگهدارنده که بعد از فرود جنگنده باید هواپیما به آن گیر کند تا سرعت آن کاهش یابد .
دوران ناو های کنونی نیز در حال بسر رسیدن است .ناو های کنونی نیز بزودی با ورود ناو های قرن 21 از رده خارج خواهند شد ناوهای جدید که بیشتر از کلاس CVNX خواهند بود . اولین ناو کلاس CVNX در سال 2013 جانشین اولین و سالخورده ترین ناو هواپیمابر اتمی جهان میشود(اینترپرایز) این ناو ها از ویژگی های پنهانکاری شگرفی برخوردارند ،نگهداری و تعمیر آسانتری دارند و مدت دوام بیشتری در دریا دارند همچنین از یک مجموعه زره جدید برای بقا در صحنه ی نبرد نیز بهره میبرند این ناوها می توانند80 هواپیمای بزرگ 60 فروند متوسط و 40 فروند کوچک را با خود حمل کنند(نگهداری یک ناو هواپیمابر در یک سال 1 میلیارد دلار هزینه دارد)

از نظر سیستم دفاعی ،بجز گروه قوی محافظ آن همیشه دو فروند جنگنده،آماده ی واکنش سریع به هر تحدیدی هستند چه هوایی و دریایی .سیستم جنگ الکترونیک این ناوها بقدری سنگین است که هر راداری را مختل میکنند .این ناوها تا فاصله ی 500 کیلومتری اطراف خود را همواره با رادار های خود و هواپیما های شناسایی زیر نظر دارند و به سیستم های کامل پرتاب تاماهاوک مجهز هستند که هر هدفی را در زمین هدف قرار میدهند .آخرین ناو هواپیمابری که غرق شد مربوط به جنگ جهانی دوم و مربوط به ژاپن بود(در کل دو فروند ناو هواپیمابر در طول تارخ غرق شده)
ناگفته نماند ایران در سالهای 1370 تا 1375 بدنبال خرید ناو هواپیمابر کورشکوف روسیه بود و بالاترین پیشنهاد قیمت را نیز داد ولی بدلیل ملاحظات سیاسی پیشنهاد ابران رد شد و این ناو هواپیمابر به هند فروخته شد .

منبع:صنایع هوایی

مسلسل سنگین MGD-12.7 ( همان دوشکا معروف)

دسته ای از تسلیحات ضد هوایی، شامل برد های بسیار کم و ارتفاع پایین می شوند. از این ها می توان به انواع مسلسل ها اشاره کرد. هدف عمده ی آن ها شکار بالگرد ها، چترباز ها و هدف قرار دادن محموله های هوایی رهاشده با چتر می باشد.
در کشور ما هم چند نمونه از این مسلسل ها تولید می شود که در اینجا به یکی از آنها که در سایت رسمی وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران آمده، اشاره می کنم.
MGD-12.7 mm یک سلاح خودکار و نیمه سنگین است که بر روی پایه نصب می گردد. لوله ی بلند اسلحه که دارای 8 خان چپ گرد است، دقت بالایی برای آن تامین می کند. از سایر مزیت های آن می توان به نرخ شلیک 600 گلوله در دقیقه اشاره کرد که با مسلسل M-60 امریکایی برابری می کند. 3300 متر برد موثر آن علیه اهداف زمینی و 1600 متر علیه اهداف هوایی است که به خوبی می تواند ماموریت های اشار هشده را به اجرا در آورد.
با در نظر گرفتن تکیه گاه شانه، طولی بالغ بر 2 متر دارد که تقریبا، کاربرد زمینی آن را منتفی می نماید. این طول زیاد به همراه وزن سنگین، تحرک پایینی برای کاربر آن به وجود می آورد. لذا عمده مصرف آن علیه اهداف هوایی و به صورت ثابت نصب شده می باشد.









منبع:سایت وزارت دفاع

جالب ولی نا مرتبط

باران آتش,آشنایی با انواع تیربار
اولین تیربار در سال 1883 توسط هیرام ماکسیم در ایالات متحده اختراع شد و برای اولین بار در جنگ مستعمره ای جنوبی صدای شلیک آن به گوش رسید.در طول جنگ اول جهانی نیز طرف های درگیر به طور گسترده از تیربارهای سبک و سنگین استفاده کردند که تلفات سنگینی خصوصا در درگیری های فرسایشی اواخر جنگ در برداشت.نقش تیربارها در جنگ جهانی دوم چه علیه اهداف زمینی و چه علیه اهداف هوایی غیر قابل انکار است که در این میان آلمان ها به پیشرفت های فوق العاده ای دست یافته بودند.امروزه نقش اصلی تیربارها تامین آتش مسلسل علیه پیاده نظام دشمن و وسایل نقلیه زره پوش می باشد.یک تیربار با کالیبر 12.7/50 به سادگی اهدافی که به صورت سبک زره پوش شده اند مثلا بیشتر انواع هلیکوپترها را از بین می برد.تقریبا تمام جوخه های پیاده نظام و حتی زرهی در جنگ ها حداقل یک تیربار سبک در اختیار دارند که اهمیت قدرت آتش این سلاح ها را کاملا آشکار می سازد.
بیشتر تیربارهای سبک و سنگین دارای لوله های اضافی هستند که در شرایط درگیری و میدان های جنگ به سادگی و در چند ثانیه قابل تعویض می باشند.قابل توجه است به دلیل حجم بالای شلیک حرارت بالایی در لوله ی تیربارها ایجاد می شود که از دقت شلیک حرارتی بالایی در لوله ی تیربارها ایجاد می شود که از دقت شلیک و عمر لوله تا حد بالایی می کاهد و با تعویض آن می توان زمانی را برای خنک شدن لوله در نظر گرفت در حالی که همچنان به شلیک ادامه داده می شود.
سیستم تغذیه تقریبا تمام تیربارهای متوسط و سنگین به صورت کمربندی و یا زنجیری است که در سلاح مدرن امروزی جنس آن از فلز بوده و به دو صورت یکپارچه و جدا شونده می باشد.
در سیستم تغذیه جدا شونده هر کدام از فشنگ ها توسط رابطی به دیگری متصل شده است که بعد از شلیک این رابط ها جدا می شوند.در سیستم یکپارچه حتی بعد از شلیک کمربند به صورت یک قطعه باقی می ماند.به طور معمول ظرفیت فشنگ کمربندها "قطار فشنگ" 50 تا 100 تیر در سلاح های سنگین و در سلاح های متوسط و سبک بین 100 تا 250 تیر می باشد.در بیشتر تیربارها سبک دستی خشاب های کاسه ای تکی و دوتایی 30 تا 100 تیر مورد استفاده قرار می گیرند.البته برای تغییر از حالت خشابی به حالت کمربندی تغییرات کوچکی در سلاح باید داده شود که ممکن است در بعضی از تیربارها چنین تغییراتی مورد نیاز نباشد.قابل ذکر است که تیربارهای سبک دستی معمولا همان تفنگ های تهاجمی سربازان پیاده نظام می باشند ولی با لوله ی قوی تر و اضافه شدن دو پایه به آنها به آنها برای حجم آتش بالا و دقیق بهسازی شده اند.


Gatling Guns یا توپ چرخان
در سال 1862 شخصی به نام دکتر گتلینگ مسلسلی اختراع کرد که با دست عمل کرده و چند لوله داشت و تبدیل به یکی از موفق ترین طرح های ارائه شده در کلاس خود شد.
این تیربار به تدریج پیشرفت کرده و تبدیل به یکی از سلاح های استاندارد توپخانه شد.بیشتر توپ های چرخان از شش تا ده لوله تشکیل یافته اند که حول یک محور مشترک می چرخند و از کالیبرهای استاندارد سلاح های تهاجمی یا تیربارهای پیاده نظام و همچنین در کاربردهای دریایی از کالیبرهای بزرگ یک اینچی (25 میلیمتری) و حتی 53 میلیمتری استفاده می کنند.
مکانیزم این سلاح ها بدین گونه است که در هنگام چرخش سیستم گرداننده در پشت سلاح لوله ها نیز می چرخند.با توجه به اینکه هر کدام از لوله ها دارای مکانیزم گلنگدن مختص خود می باشند در یک دور کامل فقط یکبار شلیک می کنند که این عمب موجب پایین ماندن درجه حرارت لوله بدون کاهش ریت شلیک می گردد.
البته توپ های چرخان تا جنگ جهانی دوم زیاد مورد توجه قرار نگرفتند تا زمانی که سرعت هواپیماها به حدی افزایش یافت که نیاز به یک سلاح سریع که در درگیری های کوتاه توانایی شلیک تعداد زیادی تیر داشته باشد کاملا احساس شد.این نیاز در نهایت موجب پدید پروزه ولکان توسط کمپانی جنرال الکتریک ایالت متحده شد.
پروژه ولکان همان توپ چرخان دکتر گتلینگ بود که به جای هندل دستی از یک موتور الکتریکی برای چرخش آن استفاده می شد و ریت آتشی در حدود چهار هزار تیر در دقیقه داشت.
بعد از مدتی سلاح M-61 بوجود آمد که به سلاح استاندارد نیروی هوایی ایالات متحده شد. M-61 و M-163 نیز انواع توپ های ضد هوایی این سلاح بودند و نیروی دریایی نیز برای درگیری های نزدیک خود "Close-In Weapon System" سلاح پایه را مورد بهسازی قرار داد که با نام Vulcan-Phalanx CIWS شناخته می شود.
در اوایل دهه ی شصت زمانی که ایالت متحده خود را در میان نا آرامی های هند و چین دید نظامیان این کشور بزودی دریافتند که نیاز یه یک قدرت آتش بالا بر علیه پیاده نظام و شبه نظامیان دشمن دارند.برای این کار منظور جنرال الکتریک توپ چرخان M-61 را تا حد استفاده از کالیبرهای 51*7.62 میلیمتری ناتو کوچکتر کرده و نام M-134 را بر آن نهاد.این سلاح توانایی شلیک چهار هزار تیر در دقیقه را داشته و در کوتاه ترین وقت ممکن انواع هلیکوپترها اعم از تهاجمی یا چند منظوره مورد استفاده قرار گرفت.
در هلیکوپتر AH-1G کبرا روی برجک چرخان دماغه و روی بال ها و در هلیکوپتر UH-1 هیوی روی پایلون بال ها و یا در داخل کابین نصب گردید قابل توجه است که در هلیکوپتر هیوی امکان حمل و شلیک دوزاده هزار تیر وجود داشت.


در چند سال اخیر انواع توپ های چرخان با کالیبرهای کوچک نیز شاخته شده و بعضا نیز مورد استفاده قرار گرفتند ولی بدلیل نیروی پس زنی بالا "در حدود 110 کیلوگرم" امکان استفاده ی نفر بدون هیج ساپورتی وجود ندارد "البته بجز در فیلم پریدیتور با بازی آرنولد شوار تزنگر).بدلیل ماهیت ضد زره بودن بیشتر این توپ ها در کالیبرهای بزرگ مورد استفاده قرار می گیرند مانند توپ چرخان 30 میلیمتری با گلوله های اورانیومی GAU-8/A معروف به Monster sun که در هواپیمای پشتیبانی نزدیک و ضد تانک A-10 دیده می شود.
بزرگترین مزیت توپ های چخان ریت آتش بالای آنها می باشد که از 4000 تا 6000 تیر در دقیقه "RPM" و حتی ده تا دوازده هزار تیر در دقیقه در دقیقه متغیر است.چنین نرخ بالای آتشی برای از بین بردن اهدافی که سریع حرکت می کنند کافی است.در حالی که زمان درگیری نیز تا حد بالایی کوتاه می باشد.به طور مثال درگیری های هوایی و نبردهای هوا به زمین از طرف دیگر استفاده از چنین سلاح مرگباری به دلیل بزرگی و اندازه نامتعارف آن محدود می باشد.پیچیدگی آن به دلیل استفاده از سیستم های محرک هیدرولیکی نیوماتیکی و الکتریکی و حتی مکانیزم عمل کننده با گاز نیز باعث افزایش محدودیت ها می شود.
مشکل دیگری که این سلاح ها در کاربردهای هوا به هوا دارند این است که مدت زمانی کوتاه از لحظه قرار دادن انگشت روی ماشه تا رسیدن به RPM مورد نظر لازم است که در درگیری های سریع مانند Dog Fight یا نبرد نزدیک هوایی چنین زمانی کوتاهی به طور مثال در توپ M-61 برابر 4/0 ثانیه ممکن است به قیمت از دست رفتن فرصت تلقی شود.


ماهنامه نوآور

تاریخچه نیروی هوایی در ایران

 در ۲۵ فوریه ۵(۱۹۲۵  اسفند ۱۳۰۴) اولین خلبان ایرانی که کلنل احمدخان نخجوان نام داشت یک هواپیمای برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ایران از فرانسه به پایگاه قلعه مرغی تهران پرواز داد. کلنل نخجوان در فرانسه دوره دیده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدین ترتیب در این تاریخ اولین هواپیمای نیروی هوایی ایران با خلبانی یک ایرانی مرزهای بین المللی را درنوردید و به فضای پروازی ایران رسید. در این زمان دیگر خلبانان ایرانی تحت نظارت یک استاد خلبان آلمانی به نام «شفر» در ایران دوره می دیدند.
خرید هواپیما قسمت آسان کار بود. آموزش خلبانان برای پرواز کردن با آنها، نفرات پشتیبانی زمینی برای نگهداری و تعمیر آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت کار بود که زمان هم می برد. در همین دوره زمانی نیروی هوایی ایران از قالب یک اداره کوچک در ستاد فرماندهی ارتش خارج شده و به یک نیروی جداگانه تبدیل شده بود که «نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی ایران» نام گرفته بود؛ اولین فرمانده نیروی هوایی ایران هم کسی نبود به جز کلنل احمدخان نخجوان.


در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولین گروه از دانشجویان دوره خلبانی و تکنسین پرواز به روسیه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ایران ۱۵ خلبان داشت که شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ایستر فرانسه و ۹ نفر دیگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسیه آموزش خلبانی دیده بودند. در این سال IIAF مخفف Imprial Iranian  Air Force دارای ۳۳ فروند هواپیما از ۹ مدل مختلف بود. طی ۱۵ سال به یعنی تا آغاز جنگ جهانی دوم  بیش از ۳۰۰ هواپیما از ۱۸ مدل مختلف در اختیارنیروی هوایی ایران بود. در همان زمان هشت پایگاه هوایی که مدارس آموزش خلبانی و یک مرکز آموزش تعمیرات و نگهداری را شامل می شدند ساخته شده بود. یک کارخانه مونتاژ هواپیما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود که قادر بود سه مدل مختلف هواپیما را مونتاژ کند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهریور ۱۳۲۰) بی طرفی ایران در جنگ جهانی دوم نقض شد و نیروهای هوایی و دریایی انگلیس و روسیه از شمال و جنوب به ایران حمله کردند. نیروی هوایی جوان ایران که به تازگی به ساختن ساختارهای اساسی خود مشغول شده بود، تحت هیچ شرایطی توانایی رویارویی با این نیروی عظیم و توانمند را نداشت. با این وجود تعدادی از پرسنل جوان این نیرو تصمیم به مقابله با بیگانه گرفتند و با کنترل پادگان قلعه مرغی دو هواپیما از این پادگان به خلبانی سروان وثیق و استوار شوشتری که با شلیک ضدهوایی مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترک کردند. نیروهای ائتلاف انگلیس و روسیه کنترل دو پایگاه هوایی ایران را در دست گرفتند. آنها به ترتیب در مهرآباد و قلعه مرغی مستقر شدند. از نیروی هوایی جوان ایران تقریباً هیچ چیز باقی نماند.


پس از پایان جنگ ارتش بریتانیا ایران را ترک گفت اما ارتش روسیه از ترک ایران سر باز می زد و کنترل شمال ایران را در اختیار داشت. سه ماه پس از این اتفاق نیروهای سرخ روسیه ایران را ترک گفتند. پس از این نیروی هوایی ایران همیشه به عنوان نیروی برتر در خاورمیانه شناخته می شود. موقعیت استراتژیک ایران توسط آمریکا نادیده گرفته نشد و آمریکا از اوایل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زیادی از هواپیماهای پیشرفته خود به ایران کرد. در سال ۱۹۶۵ میلادی ایران اولین هواپیماجت خود با نام اف - ۸۴ جی جت ثاندر دریافت کرد. در سال ۱۹۶۵ هواپیماهای اف-۵ فریدم توسط ایران خریداری شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ایران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ایران دارای قوی ترین نیروی نظامی در منطقه بود. قبول فروش هواپیماهای فوق پیشرفته اف-۱۴ ای تام کت به همراه موشک های پیشرفته ای آی ام - ۵۴ فینیکس از سوی آمریکا به ایران نشان دهنده روابط بسیار گرم بین ایران و آمریکا بود. در پی وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ دکترین و استراتژی نظامی ایران تغییر یافت و ایران دیگر به خرید تسلیحات پیشرفته و گرانقیمت علاقه نشان نداد و همین باعث ایجاد نوعی تغییر قدرت در منطقه شد. ایران دیگر نه تنها دوست صمیمی آمریکا نبود، که به خاطر سیاست های امپریالیستی و ضد انسانی آمریکایی به دشمن اصلی آن تبدیل شد. آمریکا و دیگر کشورهای غربی تحریمی نظامی علیه ایران اتخاذ کردند. کمک های آمریکا قطع شده بود و نیروی هوایی ایران از فرار و برکناری افسران زمان شاه رنج می برد که همین امر به پایین آمدن سطح سرویس دهی در نیروی هوایی منجر شده بود. به دلیل تحریم تسلیحاتی ایران و نرسیدن قطعات مورد نیاز، آمار عملیاتی نیروی هوایی ایران سریعاً رو به کاهش بود. پس از انقلاب نیروی هوایی به «نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران» که خود ارتشیان به آن «نهاجا» می گویند تغییر نام داد. نام انگلیسی آن هم Islamic RepubLic of Iran Air Force است که به اختصار IRIAF خوانده می شود. در همین اوضاع و احوال عراق با مناسب یافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ایران قسمت های وسیعی از خاک ایران را ضمیمه قلمرو خود کند؛ به همین خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهریور ۱۳۵۹) با یورشی عظیم به خاک ایران از طریق هوا، زمین و دریا جنگ تحمیلی هشت ساله را علیه ایران آغاز کرد. جنگ با حمله هوایی نیروهای عراقی به شش پایگاه نیروی هوایی ایران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشکر و تیپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ کیلومتر مرز مشترک با ایران به عمق خاک ایران یورش بردند. اولین حمله هوایی عراق چندان موفقیت آمیز نبود. دلایل آن را می توان به برنامه ریزی ناکافی و نادرست عملیات، نداشتن اطلاعات کافی از اهداف و استفاده نامناسب از بمب های جی پی(بمب هایی که هدف خاصی ندارند و برای انهدام کلی به کار می روند) برشمرد. در مهرآباد یک هواپیمای اف-۴ ای در هنگام جابه جایی برای در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هایی در مورد خسارت یک فروند اف-۴ رسید.

Image
اولین عملیات هوایی ایران در پاسخ این حمله و بلافاصله پس از آن در خاک عراق موفقیت آمیز بود. در این عملیات چهار فروند هواپیمای اف-۴ به پایگاه دریایی الشعبیه در نزدیکی بندر ام القصر حمله بردند. این چهار فروند هواپیما که ۴۵۰ کیلوگرم بمب بر سر این پایگاه ریختند عملیات خود را از پایگاه بوشهر شروع کردند. در میان اهداف چندباطری موشک ضد کشتی وجود داشت. این عملیات تلافی جویانه نیروی هوایی ایران به قدری سریع بود که خط پدافند عراق در طول مسیر پرواز دچار غافلگیری شده بود. روز بعد در عملیاتی غیرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افکن های ایران به ویژه اف-۴ و اف-۵های پایگاه های بوشهر، همدان و تبریز توانستند با نفوذ خود به خاک عراق تلفات سنگینی به پایگاه ها و تاسیسات نظامی عراق وارد کنند. در اولین روزهای جنگ چندین حمله هوایی دیگر به تاسیسات نظامی عراق از قبیل ام القصر انجام شد. در یکی از این حملات دو فروند اف-۴ که هر کدام شش بمب جی پی ۳۴۰ کیلوگرمی حمل می کردند به تاسیسات نظامی دریایی و کشتی های موشک انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقیقه بعد یک فروند هواپیمای آر اف-۴  ای عکس های شناسایی از منطقه گرفت که نشان می داد کشتی ها و تاسیسات بندری دچار صدمات و خسارات سنگینی شده اند.

Image
تاکتیک کلی در طول انجام چنین عملیات هایی رسیدن به هدف از راههای مختلف، انجام یک
پاپ -آپ بیش از رسیدن به هدف و شیرجه زدن روی هدف برای انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ یکی از آنها توسط یک موشک سام مورد اصابت قرار گرفت که باعث آسیب دیدن برخی از سیستم های آن شد اما همچنان می توانست پرواز کند. اما آتش خاموش کن ها کار نکردند و بال راست - محل اصابت موشک - آتش گرفت. باند فرود نزدیک ترین پایگاه هوایی هم به دلیل هجوم اولیه ارتش عراق برای فرود مناسب نبود و به همین خاطر مجبور به فرود در یک باند ناآماده با سرعت بالا شد.
چرخ ها ترکیدند و هواپیما در حالی که سرنشینان آن اجکت کرده بودند از انتهای باند خارج شد. بعدها این هواپیما با تعویض بال و دیگر تعمیرات دوباره به جنگنده های مورد استفاده در جنگ پیوست. این تعویض بال که اولین بار در ایران انجام می شد را می توان نقطه آغاز انجام کارهای غیرممکن در نیروی هوایی دانست. در اولین ماههای جنگ «نهاجا» تلاش های خود را به جلوگیری پیشرفت نیروی زمینی ارتش عراق معطوف کرده بود. جنگنده های ایرانی برای این کار با استفاده از راکت های ضد زره دانه به دانه تانک ها و زره پوش های عراق را شکار می کردند و حتی گاهی اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمین هم پایین می آمدند. در مقابل عراق هم از هواپیماهای میگ-۲۱ و میگ-۲۳ برای پوشش نیروی زمینی خود استفاده می کرد که این پوشش به ناچار منجر به درگیری هوایی بین ایران و عراق می شد که می توان پیروزی های ایران در این زمینه را بیشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوایل جنگ که آنها در مقابل هواپیماهای اف-۱۴ ایران توانایی انجام هیچ عملی را نداشتند که در اواخر جنگ با خرید میراژ اف-۱ از فرانسه توانستند کمی جنگ های هوایی را متعادل کنند.


جنگ تحمیلی علیه ایران علاوه بر خسارات و تلفات جانبی بسیار، دستاوردهای ارزنده ای برای نیروی هوایی ایران داشت. نیروی هوایی در این هشت سال توانست به تکنولوژی ساخت بسیاری از قطعات مورد نیاز خود دست یابد و در برخی موارد به خودکفایی برسد. پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) تنها خریدهای ایران از غرب ۳۵ فروند پیلاتوس پی سی-۷ ، ۱۵ فروند پی سی-۶ و ۱۵ توکانوی آموزشی ای ام بی۳۱۲ ساخت برزیل بوده است. این خریدها بین ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۰ انجام شده اند. مهم ترین خریدهای غیرغربی ایران پس از انقلاب از چین با اف-۶ (میگ -۱۹)، اف۷ ام (میگ -۲۱) و هواپیمای ترابری و ای-۱۲ و از روسیه با میگ-،۲۹ آنتونوف-،۷۴ چند فروند سوخو۲۴  ام کی وای ال-۷۶ تی دی بوده است

منبع:http://iran-airforce.blogfa.com