ماجرای شهادت شهید عباس دوران، مرد آسمانها
از زبان خلبان کابین عقب تیمسار خلبان منصور کاظمیان
زمانی که عراقی ها برای برگزاری کنفرانس سران کشورهای غیرمتعهد در بغداد از شوق، بال در آورده بودند، یک جنگنده ایرانی در سحرگاه سی ام تیر ماه 1361 بالهای آهنین خود را بر فراز حریم هوایی بغداد می گشاید و پالایشگاه «الدوره» در ضلع جنوبی بغداد را نشانه می رود. تمام بمبها روی هدف خالی می شود؛ اما هواپیما مورد اصابت موشکهای ضدهوایی قرار می گیرد و از تعادل خارج می شود. خلبان مصمم است از این پرواز باز نگردد تا بتواند حقوق ملت مظلوم ایران را از حلقوم زورگویان بعثی بیرون کشد لذا به هدفش می رسد. اوکسی نیست جز شهید سرلشکر خلبان «عباس دوران» که پیکر پاکش بعد از سالها دوری از وطن به همراه 569 تن دیگر از لاله های خونین دفاع مقدس، بر دوش ملت بزرگ ایران تشیع شده است.
زمانی که جنگ در سال 59 آغاز شد من در پایگاه بندرعباس بودم و بنا به درخواست خودم به پایگاههای همدان، دزفول و بوشهر مامور شدم. زمانی که رفتم پایگاه بوشهر، در آنجا با شهید بزرگوار «عباس دوران» آشنا شدم و در آنجا دو تا پرواز با هم انجام دادیم که هر دوی آنها موفقیت آمیز بود. بعد در سال 1360 به همدان مامور شدم و این همزمان بود با مامور شدن شهیددوران به همدان، که از آنجا دیگر بیشتر وقتها با هم بودیم و پروازهای زیادی انجام دادیم به خصوص در عملیات فتح المبین که پروازهای ارتفاع بالا انجام می دادیم. حال اگر بخواهم از خصوصیات اخلاقی شهید دوران بگویم یک مسئله را باید متذکر شوم و آن اینکه ایشان آدم بسیار ساکتی بود اما بسیار با دل و جرات. بگونه ای که هر نوع ماموریتی به او محول می شد با آگاهی به اینکه درصد کشته شدن زیاد است ولی قبول می کرد و همیشه در اینگونه ماموریتهای خطرناک پیشقدم می شد. زمان عملیات رمضان بود که صحبت از برگزاری کنفرانس غیرمتعهدها در بغداد شد و قرار بر این بود رئیس کنفرانس صدام باشد. ایران این موضوع را قبول نمی کرد و می گفت: «به علت اینکه عراق در جنگ است، بغداد ناامن است.» ولی سخنگویان صدام در بغداد می گفتند: «نه !بغداد محل خوبی برای برگزاری این کنفرانس می باشد و از نظر زمینی و هوایی امنیت کامل دارد به طوریکه در آسمان بغداد یک پرنده هم جرات پر زدن ندارد. به همین منظور شب 29 تیر 61 دستور ماموریت به پایگاه همدان ابلاغ شد. من همان شب «آماده شب» بودم و فردایش به اداره رفتم. حدود ساعت 11 بود که شهید دوران با من تماس گرفت و گفت: «بیا پست فرماندهی». من هم رفتم و بعد از 10 دقیقه شهید دوران که قرار بود با من پرواز کند به همراه «شهید یاسینی» مسئول عملیات پایگاه و «شهید خضرایی» فرمانده پایگاه و خلبانان اسفندیاری، باقری، توانگریان و خسروشاهی، به اتفاق هم به پست فرماندهی آمدند و در مورد چگونگی انجام عملیات صحبتهایی کردند و نتیجه جلسه بر این شد که سه تا هواپیما تا لب مرز با هم پرواز کنند و وقتی به لب مرز رسیدیم یکی از هواپیماها برگردد و دو تای دیگر با ارتفاع کم وارد خاک عراق شوند. یعنی یک حالت ایذایی ایجاد گردد و رادارهای عراق نشان بدهند هواپیماها برگشتند. صحبتهای اصلی که تمام شد،، کابین های جلو و عقب صحبتهای خصوصی را با هم انجام دادند. شهید دوران به من تاکید کرد که: «شما بیشتر حواست به هواپیماهای دشمن باشد که به ما حمله نکنند و اگر زمانی هواپیما دچار نقص شد و نتوانستیم به پروازمان ادامه دهیم، شما به تنهایی اجکت کن و من به ماموریتم ادامه می دهم.»
شهید عباس دوران، شهید دوران همراه شیهد عباس بابایی
این صحبتها که تمام شد رفتیم منزل برای استراحت. 30 تیر 1361 مصادف بود با 30 ماه رمضان و آن شب مشخص نبود که فردا روزه است یا عید روزه با این حال آن شب بلند شدیم و سحری خوردیم. قرار بر این بود که ماموریت ما ساعت 5 و 30 دقیقه آغاز شود آن هم بدون تماس گرفتن با برج مراقبت و رادار، چرا که هدف این بود تا سکوت رادیویی رعایت شود و از طرف عراقی ها شنود نگردد. ساعت 5 صبح بود که جیپی آمد در منزل و من رفتم. همه خلبانان داخل جیپ بودند. رفتیم گردان و از آنجا به اتاق چتر و کلاه. چتر و کلاه را برداشتیم و به سمت هواپیما حرکت کردیم. در این هنگام احساس می کردم دیگر بر نمی گردم و اسیر می شوم ولی صددرصد مطمئن نبودم. همینطور که می رفتم گفتم: «خدایا! اگر واقعاً قراره برنگردم زمانی که رفتیم پای هواپیما، هواپیما یک اشکال جزیی داشته باشه.» وقتی رسیدیم مکانیکهای هواپیما به ما خوش آمد گفتند. شهید دوران اطراف هواپیما شروع کرد به گشت زدن و چک کردن بمبها و دستگاههای بیرونی هواپیما و من هم رفتم داخل کابینها تا دستگاههای داخلی را چک کنم مشغول بررسی بودیم که متوجه شدم سمت نما و حالت نمای هواپیما در حال گردش است، در صورتی که اینجوری نباید می بود و باید ثابت می ایستاد. مکانیکها آمدند و گفتند: «فعلاً نمی توانیم درست کنیم. شما می توانید پرواز نکنید.» اما عباس می گفت: «این سمت نما وحالت نما در هوای صاف و بدون ابر اصلن کاربرد ندارد و ما در این هوا نیاز به این وسیله نداریم و می رویم سر باند و به عنوان شماره 3 آماده پرواز می شویم. در اصل ما شماره 1 بودیم و شماره 3 هواپیمایی بود که که قرار شد برگردد . لذا ابتدا شماره 2 بلند شد و شماره 3 دچار نقص فنی بود و نتوانست بلند شود لذا ما بعد از شماره 2 بلند شدیم. معمولن ما در ایران به خاطر اینکه مصرف سوخت کم باشد، با ارتفاع بالا و سرعت کم می رفتیم یعنی با ارتفاع 15000 پا و سرعت 350 مایل به سمت بغداد حرکت کردیم. وقتی به مرز رسیدیم به خاطر اینکه رادارهای عراق ما را نگیرند ارتفاعمان را به 10 تا 15 متری زمین رساندیم و سرعتمان را به خاطر اینکه از برد موشکهای سام-7 (استرلا) در امان باشیم به 450 مایل افزایش دادیم. وقتی از مرز رد شدیم در یک آن دیدم که موشک سام به طرف هواپیمای شماره 2 پرتاب کردند. به آنها گفتم: «موشک براتون پرتاب کردند، مواظب باشید.» ولی خب خوشبختانه موشک به سرعت هواپیما نرسید و در 300 متری هواپیما منفجر شد. بعد از مدتی از دستگاههای داخل هواپیما متوجه شدم رادارهای عراق ما را گرفتند، لذا موضوع را به شهید دوران اطلاع دادم و گفتم: «رادارهای عراق ما را گرفتند.» گفت: «مساله ای نیست.» هواپیمای شماره 2 هم این موضوع را به ما اخطار کرد که شهید دوران به شوخی خطاب به آنها گفت: «می فرمائید که من برم زیر زمین پرواز کنم!» قرار ما بر این بود که از شرق بغداد به سمت جنوب شرق بغداد حرکت کرده و سپس به سمت پالایشگاه «الدوره» که به شهر بغداد چسبیده برویم و در آنجا بمبها را روی هدف تخلیه کنیم تا پس از ماموریت مستقیم به سمت ایران بیائیم و مجبور نشویم گردشی داشته باشیم و مورد اصابت گلوله قرار گیریم. حدود 5 یا 10 مایلی بغداد بود که متوجه شدیم باید از دیوار آتشی که در اطراف شهر درست کرده اند عبور کنیم لذا وقتی دیوار آتش را رد کردیم شهید دوران به من گفت: «موتور راستمون نشون میده آتیش گرفته.» گفتم: «مسئله ای نیست فعلاً بریم جلو از شهر که رد شدیم یا موتور را خاموش می کنیم یا یک کار می کنیم تا از این مسئله جلوگیری بشه.» به پالایشگاه که رسیدیم از دور و اطراف پالایشگاه با موشکهای سام، شروع کردند به زدن ما. من هم با یک دستگاهی که هواپیما محهز به آن است مشغول از کار انداختن رادارهای آنها شدم تا لااقل موشک نزنند. به بالای پالایشگاه که رسیدیم با موفقیت کامل بمبها را تخلیه کردیم و در حال برگشت بودیم که من یک لحظه برگشتم به پالایشگاه نگاه کنم دیدم هواپیما از دم تا پشت سر من آتش گرفت و دارد می سوزد. سریع به شهید دوران گفتم: «هواپیما آتیش گرفته، آماده باش بپریم.» و نگاه کردم دیدم دستگاههای جلوی چشمم هم سیاه شده و همان زمان بود که من داشتم می رفتم بیرون از هواپیما. همه این اتفاقات در عرض یک ثانیه رخ داد. حالا روایت بر این است که احتمالاً آتش هواپیما به بمبهای زیر صندلی رسید و صندلی من خودش عمل کرد و مرا از آن آتش نجات داد. من که پریدم بیرون بیهوش بودم و وقتی بهوش آمدم تو وزارت دفاع عراق بودم و یکی داشت لبم را که پاره شده بود بخیه می کرد. در این لحظه به خودم گفتم: «خدایا! من تو هواپیما بودم. اینجا کجاست؟» بعد از مدتی برای امنیت من لباس پروازم را درآوردند و دشداشه به تنم کردند و مرا به بیمارستان بردند. از آن جا هم دوباره به وزارت دفاع آوردنم. به آنها گفتم: «جناب دوران کو؟» گفتند: «از هواپیما نپرید و کشته شد.» من باور نکردم چون معلوم نبود که آنها راست می گویند یا دروغ، ولی خیلی دنبال این مسئله بودم و می خواستم برایم روشن شود که چه اتفاقی افتاده است.
هواپیمای فانتوم نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در حال شیرجه
حدود 15 روز مرا در وزارت دفاع نگه داشتند آنجا خیلی شکنجه ام کردند. بعد از آن تحویلم دادند به سازمان امنیت شان آنجا هم 45 روز بودم تا اینکه سپردنم به دژبانی شان تا مرا به اردوگاه اعزام کنند. در آنجا یک سربازی بود که کمی انگلیسی بلد بود. به من گفت: «تو همان خلبانی نیستی که هواپیمایت را زدند؟» گفتم: «بله! چقدر از این موضوع خبر داری؟» گفت: «بعد از اینکه پالایشگاه بمباران شد، هواپیما در حالی که آتش گرفته بود به طرف شهر می آمد یک هو دیدم از داخل آن چتری بیرون پرید و بعداز مدتی که هواپیما جلوتر رفت منفجر شد.» بعدها که من از خلبانهای دیگر سئوال کردم که: «آیا امکان دارد هواپیما بر اثر آتش خودش در هوا منفجر شود؟» گفتند: «نه، مگر اینکه موشک به آن اصابت کند منفجر شود.» خلاصه مرا بردند اردوگاه. در اردوگاه از چگونگی حادثه پرس و جو کردم آنها گفتند: «بیست دقیقه قبل از اینکه شما به بغداد برسید آژیر خطر را زدند و زمانی هم که پالایشگاه را مورد هدف قرار دادید فردایش عکس سانحه را روزنامه های عراق چاپ کردند و بدین صورت بود که تکه های هواپیما نزدیک یکی از میدانهای شهر به زمین خورد و از شهید دوران پوتین و دستکشش مشخص بود.» آنجا بود که برایم مسجل شد عباس دوران به شهادت رسیده است.
صبح ۳۱ تیرماه ،۱۳۶۱ خلبان شهید، عباس دوران، که در تعداد پرواز جنگى در نیروى هوایى رکورد داشت و عراق، براى سرش جایزه تعیین کرده بود، پس از بمباران پالایشگاه بغداد، هواپیما را که آتش گرفته بود به هتل محل برگزارى اجلاس سران غیرمتعهدها مى کوبد و بدین ترتیب با شهادت خود کارى کرد که اجلاس سران غیرمتعهدها به علت فقدان امنیت در بغداد برگزار نشد. دیگر خلبان این هواپیما، منصور کاظمیان، به دست نیروهاى عراقى اسیر شد. دوران در نامه هاى این ماموریت، مقابل اسم پدافندهاى مختلفى که عراق از کشورهاى اروپایى خریده بود، نوشته است: نود درصد احتمال برگشت نیست...
امیر سرتیپ خلبان قاسم محمد امینی در گفتگوی مشروح خود با خبرنگار امور دفاعی خبرگزاری فارس به بیان دستاوردهای مختلف این نیرو طی سالهای اخیر همچون ساخت هواپیمای جنگنده و دستیابی ایران به سیستمهای مختلف دفاع موشکی پرداخت.
وی در ابتدا با اشاره به برگزاری موفق رزمایش بزرگ «ضربت ذوالفقار» از رسانههای منعکس کننده این موفقیتها تقدیر کرد و انعکاس آن را همانند ضربت ذوالفقار کمنظیر دانست.
جانشین نیروی هوایی ارتش با اشاره به اینکه فعالیتهای نیروی هوایی تخصصی است و برگزاری این رزمایش در بخش هوایی نیز عملیاتی تخصصی محسوب میشود، خاطرنشان کرد: پس از آنکه برگزاری این رزمایش در نیروی هوایی ارتش مطرح شد، حال و هوای نیروها همچون دوران دفاع مقدس بود و به هر کجا که مراجعه میکردیم، عوامل ستادی و طراحان رزمایش همان روحیه دوران دفاع مقدس را داشتند و پیر و جوان ارتش در تکاپو بودند.
امیر امینی اضافه کرد:اکثر پرسنل نهاجا جوان هستند و البته آنها از تجربیات پرسنل قدیمی که به آنها منتقل شده است، استفاده میکنند که در این رزمایش هم جوانان وظیفه طراحی را بر عهده گرفتند و پیشکسوتان عهدهدار نظارت و کنترل بودند و همین برگزاری رزمایش موجب شد تا تجربیات گذشته به طور عملی به آنها منتقل شده و انگیزه جوانان ارتشی بالاتر برود.
وی خاطرنشان کرد: در زمینه آموزش این نیروها با انتخاب افراد مناسب و آموزشهای صحیح، نیروی انسانی مناسبی را از نظر کیفی و کمی آماده کردهایم که هم متعهد و هم متخصص است.
*تجهیزات
امیر سرتیپ امینی در ابتدا منطقه وسیع جغرافیایی و وسعت نیروها اعم از نیروهای پایگاههای هوایی، آفندی و پدافندی و تعداد یگانها را مورد اشاره قرار داد و اعلام کرد: وسعت منطقه عملیات حدود 350 هزار کیلومتر مربع بود که بیش از 20 استان کشور را در بر میگرفت و علاوه بر آن گستردگی و تنوع تجهیزات و استفاده از تجهیزات مختلف و حضور انواع هواپیماهای شکاری، گشت هوایی و هواپیماهای ترابری در طیف وسیع، اهمیت این رزمایش را دوچندان کرده بود.
جانشین نیروی هوایی ارتش استفاده از انواع ادوات پدافندی همچون رادارهای مستقر در منطقه، سیستمهای فرماندهی و کنترل، هواپیماهای گشت هوایی مجهز به موشکهای برد بلند، متوسط و کوتاه و دیگر سیستمهای پدافندی مانند اقسام توپهای ضد هوایی را دیگر محور مهم رزمایش هوایی ضربت ذوالفقار عنوان کرد و افزود: بکارگیری بسیاری از سیستمهای بهینه شده توسط متخصان دفاعی و حداکثر استفاده از مهمات حقیقی و واقعی همچون بمبها، موشکهای زمین به هوا و هوا به هوا همچنین تاکتیکها و سیستمهای مختلفی که عملا استفاده شد، باعث گردید ارزیابی کاملی از همه طرحهای دفاعیمان و سیستمهای آفند و پدافند خود داشته باشیم.
وی استفاده از بمبهای جدید همچون بمب رعد، بمب لیزری و موشک هوا به زمین قاصد یا موشک بهینه و نصب شده روی F14 را نیز به عنوان دیگر تجهیزات مورد استفاده ذکر کرد و نتیجه گرفت: با توجه به شناختی که از طرحهای مختلف و تاکتیکهای دشمن داشتیم، این ارزیابی نقاط قوت و ضعف ما را مشخص کرد. خوشبختانه به اکثر اهداف خود رسیده و احساس میکنیم اهداف مهم رزمایش هوایی همچون حفظ توان رزمی، بالا بردن توان رزمی و ایجاد بازدارندگی با موفقیت صورت گرفته است.
امیر امینی درگیری هوایی در شرایط مختلف و غیر متعارف، مقابله با موشکهای مختلف دشمن مثل کروز و نیز تمرین طرحهای دفاعی آفندی و غیر آفندی را به عنوان دیگر شاخصههای این رزمایش نام برد و اعلام کرد: خوشبختانه با وجود استفاده از حجم وسیع نیروها در کنار بکار بردن تجهیزات و مهمات حقیقی، هیچ اتفاق ناگواری به وقوع نپیوست.
*ساخت هواپیما
جانشین نیروی هوایی ارتش در ادامه گفتگوی خود با خبرگزاری فارس به موضوع ساخت هواپیما در این نیرو اشاره کرد و اظهار داشت: پس از پیروزی انقلاب ما با تجهیزات مدرن و پیچیدهای مواجه شدیم که از فناوری بالایی برخوردار بود، اما در دوران طاغوت مستشاران غربی اجازه نمیدادند متخصصان کشورمان با این تجهیزات آشنا شوند ولی پس از پیروزی انقلاب موضوع توجه به توان داخلی ابتدا به صورت خودجوش و سپس به صورت سیستماتیک دنبال شد و با نهادینه شدن جهاد خود کفایی، صدها پروژه به بهره برداری رسید.
وی اضافه کرد: پس از حدود دو دهه تلاش متخصصان کشورمان و انجام طرحهای مختلف در نیروی هوایی ارتش، ابتدا هواپیمای آموزشی با نام پرستو ساخته شد و به تولید رسید و بعد وارد مرحله ساخت هواپیماهای دیگر شدیم.
امینی سپس مراحل مختلف این پروسه را تشریح کرد و گفت: ابتدا امکانسنجی ساخت هواپیما را انجام میدهیم و بعد طراحیهای مقدماتی و نهایی صورت می گیرد. در مرحله بعد نیز ماکت هواپیما در مقیاس اصلی ساخته شده و سپس نمونه اصلی تولید میشود و بعد از آنکه تستهای پروازی مختلفی را پشت سر میگذارد به صنایع نظامی برای تولید انبوه هواپیما تحویل می شود.
جانشین نیروی هوایی ارتش به جدیدترین نوع هواپیماهای تولید شده با نام صاعقه اشاره کرد و گفت: صاعقه هواپیمایی شکاری محسوب میشود که پس از هواپیماهایی مانند درنا، تذرو و آذرخش ساخته شده است و دهها سورتی پرواز نیز توسط هر کدام از این هواپیماها با موفقیت انجام شده است.
وی با تاکید بر اینکه هیچگاه در مسیر تولید و طراحی محصولات و تکنولوژیهای جدید از تلاش نایستادهایم، خاطرنشان کرد: تلاش برای ساخت هواپیمای جت شکاری مثل صاعقه به حدود یک دهه قبل باز میگردد که پس از انجام آزمایشات مختلف و انجام بیش از 80 سورتی پرواز، آخرین تست آن در رزمایش ضربت ذوالفقار صورت گرفت که این هواپیما در شرایط مختلف نمره قبولی را کسب کرده است.
امیر خلبان امینی درباره خصوصیات صاعقه گفت: این هواپیما میتواند تا سرعت معادل 1/8برابر صوت پرواز کرده و قابلیت حمل 5 تن مهمات را دارد. صاعقه در مجموع عملکرد مناسبی داشته است و سقف پروازی آن نیز همسطح شکاریهای روز دنیاست.
وی به جملهای که همیشه به آن اعتقاد داشته یعنی "تحریم به ما آموخت که چه قابلیتهایی داریم" اشاره کرد و افزود: طراحی و ساخت هواپیما بسیار سخت و مشکل است اما با استفاده از جوانان تحصیلکرده و نخبه حاضر در مجامع دانشگاهی همچون دانشکده شهید ستاری و ایجاد مراکز تخصصی مفید و مختصر توانستهایم این طلسم را در هم شکنیم.
جانشین نیروی هوایی ارتش تصریح کرد: همانطور که در بحث رسیدن به فناوری هستهای نیز با اتکا به جوانان خودمان به نتیجه رسیدیم، این افتخار نیز نصیبمان شده که تولید اکثر قسمت های هواپیمای شکاری در کنار موضوعاتی همچون نگهداری و تامین قطعات در کشور خودکفا است. همچنین مراکز آموزش خلبانی ما بسیار خوب و دارای مربیان مجربی است که تجربه دفاع مقدس را دارند که همه اینها مجموعهای از تمامی خوبیها را برای ما فراهم کرده است.
*تهدیدات
خلبان امینی به تجربه چند جنگی که در اطراف کشورمان اتفاق افتاده است، نظری گذرا می اندازد و با یادآوری اینکه همه آنها توسط تحلیلگران کشورمان بررسی شده است، گفت: مشخص است که این جنگها هواپایه است و اکثراًبا هجوم وسیع هواپیماها و شلیک موشکها صورت میگیرد.
جانشین نیروی هوایی ارتش اظهار داشت: هر روزه در سراسر کشور گشت زنی و مراقبت از مرزهای هوایی به طور کامل انجام شده و جمع آوری اطلاعات از طریق ایستگاههای ثابت و متحرک نیز به طور شبانه روزی همچون همیشه دنبال میشود و در عین حال انواع سیستمهای موشکی دور برد، متوسط و کوتاه برد در کنار توپخانههای ضدهوایی در مناطق مختلف آماده هستند.
وی اضافه کرد: شبکه عظیم دیدهبانی در ایران که مجهز به انواع و اقسام تجهیزات مثل موشک های دوش پرتاب هستند، نیز حضوری فعال دارند و مانند همیشه به فعالیت مشغولند.
امیر امینی در ادامه به این نکته بسنده کرد که به یاد داشته باشید ممکن است دشمن در عرصههایی برتری داشته باشد، اما آسیبپذیری آنها را هم دیدهایم. به عنوان مثال در جنگ لبنان، رژیم صهیونیستی از انواع و اقسام تجهیزات و امکانات مثل نیروی زمینی مجهز، موشکهای دقیق و بمبهای مختلف بهره میجست، اما حزب الله اثبات کرد که همه قدرت در امکانات نیست. علاوه بر این ما از روشهای ابتکاری خود سود میجوئیم که تجربه دفاع مقدس را در خود جای داده است .
خلبان امینی به خاطرهای از دوران آموزش خلبانی خود در آمریکا اکتفا کرد و گفت: در دوران آموزش خلبانی در آمریکا، دو ایرانی بودیم و 18 آمریکایی. آنها به شدت از جنگ میترسیدند و هیچگاه رشادت نیروهای مسلح ما را نداشتند؛ چون نیروی انسانی ما شجاعترین و بهترین نیروها هستند و این موضوع قدرت کمی نیست.
جانشین فرمانده نیروی هوایی ارتش همچنین به ذکر یک مثال دیگر پرداخت و گفت : یکی از مسائلی که دشمنان روی آن مانور میدهند استفاده از موشک کروز یا موشک تام هاگ است که ما نیز امکانات و تجهیزاتی برای مقابله با آنها در اختیار داریم که بر روی ماموریت و کار کرد آن اثر گذار است؛ همچنان که در بحثهای دیگر مثل بمبهای لیزری نیز پدافند لازم تدارک دیده شده است.
از امیر امینی خواستیم به مقایسه توانمندی ایران با دیگر کشورهای منطقه بپردازد که وی تاکید کرد: نباید در مقایسه با کشورهای دیگر فقط امکانات را ملاک دانست و آنها را با هم مقایسه کرد. مثلا عراق در حالیکه در ابتدای جنگ 350 فروند هواپیما داشت، در پایان 8 سال، 600 فروند داشت که پیشرفتهتر شده بودند؛ درحالیکه ما تجهیزات مدرنی در اختیار نداشتیم اما در نبردها پیروز بودیم.
جانشین فرمانده نیروی هوایی ارتش که 6 سال اسارت را در کارنامه موفق خود دارد، در انتهای گفتگو با خبرنگار فارس که بیش از یک ساعت به طول انجامید، از انجام طرحهای جدید و ساخت تجهیزات متنوع در این نیرو خبر داد و گفت : هر اقدامی که برای پدافندهای عامل و غیر عامل لازم باشد در نیروهای مسلح انجام شده است که بسیاری از آنها در سکوت دنبال میشود.
امینی البته از یک جمله امام خمینی(ره) به عنوان موضوعی زیبا و تاثیرگذار اشاره میکند که ایشان در سال 42 فرموده بودند: "ما با تکنولوژی مخالف نیستیم، با فساد مخالفیم و اگر کشور دست ما باشد 10 ساله هواپیما میسازیم " که ساختیم.
هدفها و کاربرد ابزارهای مورد استفاده در 'رزمایش پیامبر اعظم 2'
| ||||||||||||||||
مانور نظامی ده روزه ایران که با نام "پیامبر اعظم-2" در فاصله زمانی کوتاهی پس از انجام مانور دریایی آمریکا و پاره ای از متحدان آن در آبهای نزدیک به سواحل ایران انجام شده بود در این هفته پایان یافت.
در آغاز برگزاری مانور که بنظر می رسید تصمیم به انجام آن با سرعت اتخاذ شده است یحیی رحیم صفوی، فرمانده سپاه پاسداران ایران، از مانور دریایی آمریکا با هدف رهگیری کشتی های مشکوک به حمل سلاحهای غیر مجاز به مقصد بنادر خلیج فارس انجام شده بود بعنوان تلاشی سیاسی-تبلیغاتی یاد کرد و آنرا فاقد ارزشهای نظامی نامید. در عین حال بسیاری از ناظران مسائل ایران مانور پیامبر 2 را پاسخی به مانور امریکا نامیدند. طی اولین روز برگزاری مانور نظامی ایران که مهمترین بخش این تمرین نظامی نیز بشمار می رفت تعدادی از موشکهای برد کوتاه و برد متوسط ایران مورد استفاده تمرینی قرار گرفت. لازم به یادآوری است که طی مانور دریایی آمریکا حتی یک گلوله هم شلیک نشد و هدف اصلی مانور توقف و بازرسی کشتیهای مشکوک (بدون استفاده از گلوله) عنوان شده بود. این درحالی است که نمایش صحنه پرتاب همزمان چند موشک در مانور "پیامبر اعظم 2" در تلویزیونهای ایران و پوشش خیری گسترده آن حاکی ازدر نظر داشتن هدفهای تبلیغاتی نزد برگذار کنندگان مانور در کنار فرصت انجام یک تمرین نظامی بود . این سومین تمرین نظامی ایران طی سال جاری محسوب می شد و با توجه به شرایط متشنجی که پیرامون برنامه هسته ای ایران در منطقه ایجاد شده و نگرانی هایی که در داخل ایران به همین دلیل احساس می شود، مانور اخیر می باید ضمن کمک به افزیش روحیه داخلی آمادگی رزمی و ظرفیت پاسخ متقابل ایران را بعنوان عامل باز دارنده در برابر نیروهای مهاجم فرضی، بنمایش بگذارد.
در این مانور تاکید بیشتر بر ظرفیتهای تهاجمی ابزارهای بکار گرفته شده بود و به همین دلیل در ابتدای برگزاری آن مسئولین نظامی ایران یادآور شدند که کشورهای منطقه نباید از برگزاری آن احساس خطر کرده و بر عکس می باید با تکیه بر ابن ظرفیتهای دفاعی و درک خطرهای مشترک امنیت منطقه در کنار ایران احساس آرامش بیشتری کنند. پیش از انقلاب اسلامی ایران (1357) مسئولیت دفاع از حدود داخلی و تاسیسات و شهرها بعهده نیروی هوایی واگذار شده بود و بنابر تئوری دفاع پیش هنگام و متحرک، دولت وقت علاوه بر چند اسکادران هواپیماهای فانتوم اف 4 که وظیفه رهگیری هوایی را عهده دار بودند، چندین فروند هواپیمای جنگنده "اف 14" موسوم به "تام کت" که دارای قابلیتهای رهگیری با سقف پرواز بالا و مجهز به موشک هوا به هوای "فونیکس" بودند را نیز بمنظور تقویت ظرفیت رهگیری و دفاع زود هنگام از آمریکا خریداری و در ساختار نیروی هوایی ایران بکار گرفته بود. تعدادی از این جنگنده های اف 14 با استفاده از قابلیتهای فوق مدرن رهگیری و موشکی خود در طول جنگ عراق با ایران عامل عمده سرنگونی تعداد قابل ملاحظه ای از هواپیماههای مهاجم عراقی شدند. این هواپیما در آن زمان تنها در اختیار آمریکا و متحدین بسیار نزدیک آن از جمله نیروهای مسلح ایران قرار داشت و در ردیف اسرار نظامی آمریکا بشمار می رفت. در طول دوران جنگ قطعات این جنگندها برای قابل پرواز نگه داشتن تعدای از آنها مورد استفاده قرار گرفت و در برخی از موارد این قطعات بخصوص پس از جنگ "مشابه سازی" شد. گفته می شود در هواپیماهای ساخت ایران که در مانور قبلی ایران موسوم به" ضربت ذوالفقار" به نمایش گذاشته شد، از این قطعات مشابه سازی شده استفاده شده است. پیش از آن ایران با ترکیب قطعات و استفاده از مدل مادر هواپیماهای جت اف 5 آمریکا مبادرت به باز ساخت هواپیمای موسوم به آذرخش کرده بود. امور مربوط به باز ساخت این هواپیما مطابق گزارشهای رسمی در دانشگاه هوانوردی مالک اشتر انجام گرفته است. از این نوع هواپیما تاکنون 4 فروند آماده پرواز شده است، که گفته می شود بیشتر در امور آموزشی از آنهاد استفاده می شود. با توجه به بضاعتهای محدود صنعتی ایران که در هر حال فراتر از بضاعتهای سایر کشورهای در حال توسعه نیست، انتظار طراحی و تولید هواپیماهای جت جنگنده مدرن، خارج از قابلیتهای تکنولوژیکی ایران بشمار می رود چنانکه در تولید محصول صنعتی کمتر پیچیده ای نظیر خودرو سواری نیز علی رغم چهل سال تجربه مونتاژ و تولید، ایران همچنان نیازمند طراحی و دریافت قطعات وارداتی است. تحریمهای نظامی و تغییر دکترین بعد از انقلاب و در نتیجه اعمال تحریم علیه ایران توسط آمریکا و همپیمانان آن کشور، ایران از دریافت ابزارهای نظامی غربی محروم ماند. بعد از آغاز جنگ نیز بازارهای خرید عمده نظامی ایران به کره شمالی چین و روسیه محدود شد. اگرچه خریدهای کم اهمیت تری از سایر کشورهای اروپای شرقی و آسیا ادامه یافت. در طول جنگ و تدریجآ بعد از پایان جنگ با عراق، پوشش دفاعی ایران علیه هجوم هوایی از خارج (دشمن) بر عهده ابزارهای مستقر در زمین و ثابت قرار گرفت و در نتیجه ابزارهای مورد نیاز از هواپیمای رهگیر به سیستمهای موشکی تغییر یافت. این تغییر با توجه به تحریمهای نظامی غرب، هزینه سنگین خرید و نگهداری هواپیماهای جنگنده مدرن در کنار بظاعتهای محدود تولیدی در داخل، شاید قابل دسترسی ترین گزینه ممکن بنظر می رسید. با تکیه ایران به واحد های موشکی بجای هواپیما برای تامین دفاع هوایی و پیچیدگی و هزینه کمتری که تولید آنها نیازمند است، برنامه توسعه موشکی ایران بخصوص در سالهای بعد از جنگ با جدیت بیشتری پی گیری شد. در ادامه توسعه برنامه های موشکی در ایران تدریجآ زمینه های لازم برای تولید انواع ابزارهای پرتابی در داخل فراهم آمد. موشکهای میان برد ایران موسوم به "شهاب 3" که گفته می شود قابلیت حمل کلاهک هسته ای را دارد در زمره توان باز دارنده ایران بشمار می روند. توان موشکی ایران طی مانور اخیر ایران بر اساس گزارش خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی (ایرنا) و دیگر خبرگزاریهای داخلی موشکهای "فتح 110"، "تندر 69"، "نور"، "کوثر" و "نصر" مورد استفاده قرار گرفتند. سه نوع موشکهای اول از نوع برد کوتاه و ضد کشتی محسوب می شوند. با توجه به باریکی آبراه خلیج فارس بخصوص در تنگه هرمز که از حدود ایران تا مرزهای جنوبی آن تنها بیش از چندین کیلومتر نیست، موشکهای "نور" و "کوثر" قادر به رسیدن به هر هدفی در هر نقطه از آبهای خلیج فارس خواهند بود. موشکهای "تندر" و "فتح "دارای برد 150 تا 200 کیلومتر بوده و از سوخت جامد استفاده می کنند. عملیاتی ساختن و استفاده از موشکهای سوخت جامد ساده تر و بسیار سریعتر از موشکهای با سوخت مایع صورت می گیرد. تنگه هرمز هر روز محل عبور 20% از مجموع نفت خام تولیدی دنیا است. موشکهای ضد هوایی ایران موسوم به "میثاق 1 و 2"، "صیاد 1" و "شهاب ثاقب" اند. موشکهای ضد تانک ایران موسوم به "صاعقه و "رعد" اند و اژدرهای ایران موسوم به "حوت" اند که در مانور اخیر ایران نیز مورد استفاده قرار گرفتند. موشکهای برد کوتاه ایران که از آن با هدفهای مشابه توپخانه نیز استفاده می شود از روی سیستم قدیمی موشکی روسها موسوم به "کاتیوشا" ساخته می شوند. مدلهای مختلف این موشکها را در ایران "فجر 2 و 3 و5 "و "عقاب" می نامند. موشکهای با اهمیت تر ایران موشکهای بالستیک "شهاب" اند که دو نمونه آنها در مانور اخیر مورد استفاده قرار گرفت. ایران علی رغم چند تجربه ناموفق آزمایش موشکهای "شهاب 3" در گذشته، منجمله در اولین مانور نظامی امسال ایران که طی آن ازمایش "شهاب 3" تنها با موفقیت نسبی روبرو شد، همچنان به تکمیل تولید و بهبود سوخت و دقت هدفگیری و افزایش برد این نوع موشک ادامه می دهد. گفته می شود که ایران در این راه به موفقیتهای قابل ملاحظه ای دست یافته است. بر اساس گزارشها ایران دارای شش تیپ عملیاتی موشک "شهاب 3" است که درداخل سپاه پاسداران است. موشکهای "شهاب 3" با کمک اولیه کره شمالی و با الگو گرفتن از موشکهای موسوم به "نودونگ" تولید شد. نمونه مشابه این موشک که در پاکستان ساخته می شود به نام "غوری" معروف است. دولت اسرائیل که خود را در برد موشکهای ایران می بیند با کمک مالی آمریکا از چند سال پیش مبادرت به تولید سیستم دفاع موشکی خاص خود کرده است. گفته می شود که کمک آمریکا در این خصوص به 1.5 میلیارد دلار بالغ شده است. این سیستم موشکی ضد موشک مطابق اظهارات مقامات اسرائیلی، قادر به هدف قرار دادن موشکهای بالستیک مهاجم با هر نوع کلاهک انفجاری، قبل از رسیدن به حدود مرزی اسرائیل است. آخرین آزمایش این موشک در دسامبر سال 2005 صورت گرفت. طی مانور اخیر ایران موشک "شهاب 2" نیز پرتاب شد. مطابق اظهارات رسمی ایران کلاهک انفجاری این موشک "بمب خوشه ای" بود. بمب خوشه ای که اولین بار توسط آلمان و در جریان جنگ دوم جهانی مورد استفاده قرار گرفت بعد ها توسط آمریکا تکمیل شد و در جنگ ویتنام در دهه 60 مورد استفاده وسیع قرار گرفت و از این لحاظ اعتراضهای زیادی را بر انگیخت. این بمب معمولا در شکم خود بمبها و یا قطعات کوچکتری را حمل می کند که پس از انفجار در سطح وسیعتری پخش خواهند شد. ممکن است تاکید دولت ایران به آزمایش این بمب بمنظور افزایش هشدار های بازدارانده و عواقب استفاده از آن و همچنین تاکید بر استفاده آنها علیه مکانهای جمعی نظامی صورت گرفته باشد. موشکهای "اسکاد بی و سی" نیز که در مانور "پیامبر اعظم 2" مورد استفاده قرار گرفتند در داخل ایران تولید شده و به ترتیب دارای برد 200 و 300 کیلومترند. نمونه های اصلاح شده این موشکها با کلاهک کوچکتر قادر به پرواز تا 500 کیلومتر هم خواهند بود. توپهای خود کششی از جمله سلاحهای دیگری که در مانور اخیر ایران مورد استفاده قرار گرفت توپهای خود کششی بود که ایران برای اولین بار تولید و استفاده از آن را اعلام می داشت. پیش از این در سپتامبر سال 2002 خبرگزاری جمهوری اسلامی رسما افتتاح سه مرکز تولید موشک "فتح 110"، صنایع هوا فضائی و تولید موشکهای ساحل به دریا را اعلام داشته بود. صنایع موشکی ایران در نقاط مختلف کشور پراکنده اند. سایر مراکز تولید و تحقیق موشکی ایران در صنایع هوا فضائی، مرکز موشکی سلطنت آباد، مرکز موشکی ونک، صنایع موشکی پارچین، کارخانه مستقر در پایگاه باقری، واحد تولیدی مستقر در پایگاه باکری تبریز، صنایع موشکی باکری، کارخانه موشکی همت، صنایع موشکی یاغ شیان (المهدی)، مجموعه صنعتی شاه آباد، مجموعه کرج، مرکز تحقیقات باقر العلما و سایر نقاط قرار دارند. در ادامه انجام رزمایش پیامبر اعظم 2 ، فرمانده سپاه پاسداران ایران طی گفتگو با شبکه تلویزیونی العالم پیشرفتهای تولیدات موشکی ایران را مورد اشاره قرار داد و از جمله به توفیق در تولید سوخت جامد موشکی برای استفاده در موشکهای بالستیک اشاره کرد. گفته می شود که ایران بعد از کره شمالی دومین زرادخانه بزرگ موشکهای بالستیک در بین کشور های در حال توسعه را در اختیار دارد. سردار صفوی پیش از آن اعلام کرده بود که نشان دادن عزم راسخ ایران برای دفاع از تمامیت ایران از جمله هدفهای برگزاری مانور پیامبر اعظم 2 بوده است؛ مانوری که در شروع بسیار خبر سازتر از پایان آن مورد اشاره وسایل ارتباط جمعی قرار گرفت. ولی در مجموع و علی رغم تدارک زمانی محدود به هدفهای سیاسی و نظامی تعیین شده دست یافت. |
پیدایش بالگرد تحولی عظیم در صنعت حمل و نقل هوایی ایجاد نمود. محدودیت های بسیار هواپیما سبب شد این وسیله بسرعت جایگزین بسیار مناسبی برای آن در شرایط و زمان های خاص شود. از آنجایی که بالگرد ها اصولاً عمود پرواز هستند لذا نیاز چندانی به باند فرود آنطور که برای هواپیما احساس می شود نداشته به همین جهت امکان نشست و برخاست از هر سطح مناسبی را دارند.
مهمترین نکات در خصوص ایمنی بالگرد به دو قسمت تقسیم بندی می شود. 1- زمانی که بالگرد در حالت توقف ( parking ) قرار دارد و یا در زمانی که پرواز ( flight ) می کند. دقت به این دو قسمت در نهایت سلامت سرنشینان و پرنده را تامین می کند.از آنجایی که بالگرد دارای فضای درونی محدودی است می بایست وزن ناخالص همواره تحت کنترل بوده تا حادثه ای در هنگام پرواز رخ ندهد. برای رسیدن به این مهم قبل از هر پرواز مسافرین به همراه بار مجاز بروی باسکول با ظرفیت وزنی حداکثر500 کیلو گرم قرار گرفته و وزن می شود. دلیل این امر بدست آوردن وزن کل سرنشینان با بار همراه است. استفاده از یک ساک متوسط ، چمدان کوچک و یا کیف دستی می تواند مناسب باشد. سرنشینان می بایست اطلاعات ایمنی اجمالی در خصوص نحوه استفاده از بالگرد را در اختیار داشته باشند. کشیدن سیگار چه در زمان توقف و چه در حین پرواز اکیداً ممنوع است.
سرنشینان به هنگام سوار شدن یا پیاده شدن باید از طرفین بالگرد به درها نزدیک شوند و یا از آن خارج گردند. نزدیک شدن از سمت انتهایی جایی که ملخ تعادل در حال چرخش است می تواند خطر آفرین باشد . به عبارت های DANGER نوشته شده بروی بدنه و قسمت های خاص بالگرد باید توجه کرد. هر بالگرد معمولاً از یک آرایش ویژه در نحوه نشستن سرنشینان استفاه می کند. نحوه نشستن کلیه سرنسینان باید بگونه ای باشد که هیچگونه تماس ناگهانی و یا برخوردی با آلات دقیق ایجاد نشود. سرنشینان پس از ورود به کابین و نشستن بروی صندلیها ابتدا کمر بند ایمنی خود را محکم بسته و گوشی مخصوص را به جهت جلوگیری از آسیب دیدگی سیستم شنوایی خود که ناشی از سرو صدای موتور در هنگام فعالیت است بروی سر قرار می دهند. در بالگرد های جدید بخاطر استفاده از مواد عایق صوتی و آکوستیک در صد ورود صدای موتور بداخل کابین بسیار اندک بوده و نیاز به استفاده گوشی احساس نمی شود.
به هنگام پرواز در های بالگرد باید کاملاً بسته باشند. خلبان آخرین اطلاعات پروازی را از برج گرفته و در مقابل وضعیت خود را گزارش می دهد و در نهایت پرواز آغاز می شود. یک بالگرد اغلب در شرایط ویژه ای پرواز می کند . این حالات ممکن است بر فراز خشکی یا آب ، هوای خوب یا بد و نظایر آن حاکم باشد. کنترل شرایط اضطراری و نجات در وضعیت خشکی ساده تر از پرواز بر فراز آب و در زمان های بحرانی است. اما روش های مشترکی برای این حوادث در نظر گرفته شده اند. اگر بالگرد در هر وضعیتی دچار سانحه شود ابتدا با حفظ خونسردی موارد ایمنی را اجرا می کنیم. سرنشینان باید ابتدا دست خود را پشت گردن گذاشته و سر را بطرف جلو خم کنند. در صورتی که برفراز آب قرار دارید پوشیدن جلیقه ی نجات قبل از پرواز ضروری است. معمولاً در داخل کابین هر بالگردی وسایل اطفاء حریق و جعبه کمک های اولیه به اضافه قایق نجات در صورتی که پرواز بروی آب انجام می شود وجود دارد.
برای خروج اضطرای از بالگرد دستگیره های ویژه ای بروی در ها و نقاط خروج قرار گرفته است. این اجزا با عبارت EXIT و به رنگ قرمز مشخص شده اند. برای استفاده از آنها باید ضامن مخصوص را کشیده تا در و یا پنجره بطور کامل باز شود.
چنانچه بروی آب پرواز انجام می شود ، بالگرد باید دارای بالشتک های آب نشین باشد. اگر بالگرد از این بالشتک ها استفاده می کند سرنشینان باید کفش های مناسب و فاقد هرگونه میخ داشته باشند تا در هنگام سوار یا پیاده شدن آسیبی به آن وارد نشود. بالشتکها به دو صورت ثابت و اتوماتیک نصب می شوند. در نوع اتوماتیک بالشتک بلافاصله با اولین تماس خود با آب فعال شده و باز می شود.در زمان فرود بروی آب قبل از هر چیز و پس از باز شدن در باید قایق نجات را به آب انداخت. این قایق با وزن حدود 30 کیلوگرم از طریق یک رشته طناب و بصورت اتوماتیک باز می شود. پس از آن سرنشینان باید کفش های خود را خارج کرده و با شنا کردن خود را به داخل آن برسانند . در داخل قایق امکانات ضروری نظیر آب ، غذا و کمک های اولیه وجود دارد. همچنین یک فرستنده رادیویی بنام ELT که بروی فرکانس اضطراری بصورت مورس پیام ارسال می کند در آن وجود داشته که پس از روشن شدن علایم را ارسال می کند. این دستگاه به رنگ نارنجی است. برای کمک بیشتر به گروههای تجسسی دو مشعل یکی آتشزا برای استفاده در شب و دیگری دودزا نارنجی یا فسفری برای استفاده در روز پیش بینی شده است. در مدلهایی از بالگرد جرثقیل های قدرت مندی برای نجات وجود دارد.ورود و خروج سرنشینان در حالت عادی پس از توقف کامل بالگرد بروی باند و با فرمان خلبان صورت می پذیرد. البته بالگرد های نظامی و امدادگر از این حیث مستثنا هستند زیرا در شرایط خاص خود اقدام به انجام عملیات پروازی می کنند.
بررسی تجهیزات کنونی نیروی دریایی
زیر دریایی:
---------------------------------------------------------------
TAREQ Class Submarine
زیر دریایی های کلاس طارق
زیر دریایی های کلاس طارق یا همان
SSK Kilo 877EKM از 1991 وارد خدمت نیروی دریایی ایران شدند و بترتیب تا 1993 سه فروند وارد خدمت گردید این کلاس زیر دریایی زیر دریایی های خاص هجومی و ضد زیر دریایی است زیر دریایی های کلاس کیلو معمولا با زیر دریایی های هجومی دلفین (SSK Dolphin Class Attack Submarine) مقایسه می کنند البته زیر دریایی های کلاس کیلو مدرنتر بوده و نسبت به رقیب خود برتر است پس از دریافت دو فروند از این زیر دریایی ها مدت زیادی را برای آموزش پرسنل در روسیه باقی ماندمشخصات
تسلیحات:
18 اژدر 553 میلیمتری 6 فروند آماده شلیک و 12 فروند در انبار
2
اژدر شناسایی TEST-71MKE TVبرای دفاع هوایی مسلح به یک لانچر
Strela-3 یا Igla با حد اکثر برد 6 کیلومتر و سرعت 1.65 ماخ(هشت موشک)و 18 مین دریایی
سونار و سیستم های دفاعی
:سونار از نوع
MGK-400 که توانایی ردگیری و هشدار در مورد سیگنالهای سونار رادارداین زیر دریایی از یک سیستم تدابیر متقابل الکتریکی و پشتیبانی) و پش اخطار رادار نیز استفاده میکند و کامپیوتر
MVU-110EMبدنه ی زیر دریایی با یک پوشش لاستیکی ضد سونار(کم پیدا در برابر سونار) پوشیده شده
موتور
:دو ژنراتور 1000
kW و یک موتور 5,500 hpبرد
:در زیر آب 2300
t و در روی آب 3950tسریال در نیروی دریایی ایران
:901 Tareq
902 Noor
903 Yunes
زیردریایی های ساخت داخل
SSI Class Submarine
از این نوع زیر دریایی تنها 3 فروند در خدمت بوده با این وجود اطلاعات چندانی از ماهیت این زیر دریایی ها در دست نیست
ناوها و ناوشکن ها
---------------------------------------------------------------
ناو شکن ها
Destoryer
تمامی ناو شکن های ایران(ناو شکن های کلاس دماوند و ببر) تا 1990 باز نشسته شده اند البته گفته هایی مبنی بر ورود به خدمت ناوشکن جدید موج وجود دارد اما هنوز در مراجع بین المللی مورد بحث قرار نگرفته(این ناوشکن شباهت زیادی به ناوچه های کلاس الوند دارد) با این وجود نگاهی گذرا به ناوشکن های باز نشسته شده می اندازیم
ناوشکن های سنگین کلاس دماوند
Damavand Battle Class Destoryer
ناوشکن های سنگین کلاس دماوند یا آرتمیس تقریبا سنگین ترین ناو جنگی است که در نیروی دریایی ایران خدمت کرده است و البته تنها ناو کلاس
Battle Destoryer که تا کنون ایران داشته این ناو در واقع از کلاس ناو های کلاس HMS Sluys هستند و ساخت 1945 بوده که بسیار قدیمی هستند با این وجود در 1960 با یک برنامه ی بروز رسانی کامل به ایران تحویل شدمشخصات
:توپ
:4
توپ 114 میلیمتری در دو برجک اصلی1
توپ 102 میلیمتری14
توپ 40 میلیمتریموشک
:21
اژدرموشک های دفاع هوایی
Sea Catموشک های ضد کشتی
ناوشکن های کلاس ببر
Babr Class Destoryer
این ناوشکن ها در واقع همان ناو شکن های آمریکایی
Allen M. Sumner هستند که ایران دو فروند از آنها را بعد از یک برنامه بروز رسانی تحویل گرفت این ناوشکن ها هم بسیار قدیمی و ساخت 1944 بوده (در جنگ جهانی هم شرکت کردند) بهر صورت پس از باز سازی بجای یکی از برجک های توپ دو لانچر موشک و دو لانچر دیگر هم در میانه ی کشتی نصب شد ایران کلا دو فروند از این نوع دریافت کرداین ناو ها در عملیاتهای زیادی شرکت داشتند از جمله اسکورت کشتی های کویتی و پشتیبانی نیرو ها و نهایتا اسکورت نفت کشها در جران جنگ تحمیلی سرانجام در 1990 هر دو فروند در اختیار ایران باز نشسته شد و برخی از قطعات آنها مورد استفاده ی دیگر شناور ها قرار گرفت
مشخصات
:توپ
:4
توپ 127 میلیمتری Mk 3812
توپ 40 میلیمتری11
توپ 20 میلیمتریموشک
:4
لانچر SM 1 با موشکهای Sea-skimmerموشکهای دفاع هوایی
Sea Cat10
آژدر 533 میلیمتریهلیکوپتر همراه
:SH-3
سی کینگ(
این ناو بجز باند مجهز به یک پارکینگ داخلی هلیکوپتر نیز بود)شعاع ماموریتی
:با 15 کیلوتن بار 4600 مایل
سریال در نیروی دریایی
:Babr1 06
Babr2 07
ناوچه های کلاس الوند
Alvand class frigate
این ناوچه ها ساخت انگلستان بوده و همان ناوچه های کلاس سام
(Saam class frigate) یا 'Vosper Mk5 type هستندایران در کل چهار فروند ناوچه ی کلاس الوند پیش از انقلاب خریداری نمود این ناوچه ناوچه های سبک موشک انداز محسوب میگردند
ناوچه های کلاس الوند قبلا به 9 موشک دفاع هوایی
Sea Cat و پنج موشک ضد کشتی Sea Killer مجهز بود ولی با بهینه سازی های انجام شده به موشک های چینی C-802 مسلح گردیده اند اما در بعد ضد هوایی هنوز مشخص نیست با چه نوع موشکی مسلح شده است البته خبر ها حاکی از نارضایتی از موشک های دفاع هوایی جدید استبجز موشک های ضد کشتی به 6 اژدر
MK-32 نیز مجهز استسایر مشخصات:
توپ
:1
توپ 114 میلیمتری(Vicker 4.5) با توان شلیک 25 گلوله در دقیقه تا فاصله ی 25 کیلومتری2
توپ 35 میلیمتری Oerlikon و 3 توپ 20 میلیمتری Oerlikon GAM-BO1و دو تیربار سبک 12 میلیمتری
موشک
:5
لانچر موشک ضد کشتی Sea Killer یا C-802موشکهای دفاع هوایی
Sea Cat10
آژدر 533 میلیمتریرادار و تجهیزات دفاعی
:رادار جستجوی هوایی و دریایی
Plessey AWS.1 با برد 110 کیلومترسیستم کنترل آتش
see Hunterرادار هشدار دهنده
Racal FH 5-HF/DFبا سیستم ECM از نوع RDL 2ACسونار
Graseby 174 ,170 جستجوی فعال و هجومیو دو لانچر فلر
MK5موتور
:دو موتور دیزلی 16
yjcm و دو توربین گازی TM-3A boostشعاع ماموریتی
:3665
مایل باوزن 18 کیلو تن و550 مایل با وزن 36 کیلو تنسریالهای نیروی دریایی
:71 Alvand
72 Alborz
73 Sabalan (
این ناوچه در درگیری با ناو های آمریکایی شدیدا آسیب دید و تا سال های 90 عملا بلا استفاده بود74 Sahand (
این ناوچه در درگیری با ناوهای آمریکایی هدف قرار گرفت و نابود شد)
ناو های گشتی/رزم ناو توپدار کلاس بایاندور
Bayandor Corvettes Class
این ناو ها در اصل ناو های آمریکایی کلاس
PF-103 هستند که آمریکا در 1964 چهار فروند از این نوع را بر اساس برنامه ی کمک های نظامی به ایران بخشید اکنون تنها دو فروند از آنها فعال هستندتوجه داشته باشید این کلاس ناوها ناوهای متوسط گشتی محسوب میشوند با وظیفه ی ثانوی حمل و نقل نیرو
از نظر تسلیحات ناوهای کلاس بایاندر به هیچ موشکی مسلح نیستند در سالهای اخیر یکی از این دو فروند مورد بازسازی کامل قرار گرفت
توپ
:3
توپ 76 میلیمتری MK-34 با قابلیت شلیک 50 گلوله در دقیقه تا برد 12 کیلومتری1
توپ 40 میلیمتری با قابلیت شلیک 120 گلوله در دقیقه با برد 10 کیلومترو 2 توپ
Oerlikon GAM-BO1در بهینه سازی های انجام شده یک توپ 23 میلیمتری هم اضافه شده
رادار و تجهیزات دفاعی
یک رادار جستجوی هوایی و دریایی
westinghous SPS-6C با برد 146 کیلومترسیستم کنترل آتش وسترن الکتریک
mk36سونار
SQS 17Aموتور
:دو موتور دیزلی 38
TD-8-1/8-9شعاع ماموریتی
: با محموله ی کامل 2400 مایلسریال در نیروی دریایی ایران
:81 Bayandor
82 Naghdi
شناور های گشتی و موشک انداز
--------------------------------------------------------------------
شناور های موشک انداز کلاس کمان
Kaman class fast attack craft-missile
این شناور ها یا همان ناوچه های کوچک و سریع در واقع ناوچه های فرانسوی کلاس
Combattante II هستند که پیش از انقلاب12 فروند از آنها خریداری شد که اکنون 10 فروند همچنان در خدمت است (دو فروند دیگر یکی پیکان که در عملیات مروارید غرق شد و دیگری جوشن که در درگیری با نیروی دریایی آمریکا مورد هدف قرار گرفت) این شناور ها تا پیش از به موشک های ضد کشتی هارپون مجهز بودند که بدنبال بهینه سازی های انجام شده برخی از آنها به موشک های C-802 چینی نیز مجهز گردیده اند همچنین ناوچه ی گرز به جای موشک های هار پون از یک لانچر SM 1 که از روی ناوشکن های باز نشسته شده ی ببر برداشته شده استفاده میکندمشخصات
توپ:
1 توپ 77 میلیمتری با برد ضد سطحی 16 کیلومتر و ضد هوایی 12 کیلومتر
1
توپ 40 میلیمتری Beredaو 1 توپ 23 میلیمتری
موشک
:4
موشک چینی C-802 با برد 120 کیلومتریا 4 موشک هارپون با برد 40 کیلومتر
یا 4 موشک
Sea-skimmer در لانچر های SM 11
لانچر موشک های دفاع هوایی SA.7رادار و سیستم دفاعی
:رادار تامسون
TMV-433سیستم
ECM تامسون تمساحرادار جستجوی هوایی و دریایی
WM28موتور
:4
موتور دیزلی MTU 16Vشعاع ماموریتی
:2000
مایل با 15 کیلو تن و 700 مایل با 33 کیلوتنسریال در نیروی دریایی
:Kaman p221
Zoubin p222
Khadang p223
falakhon p224
Shamshir p225
Gorz p226
Gardoneh p229
Khanjar p230
Neyzeh p231
Tabarzin p232
شناور های موشک انداز کلاس تندر
Thondar class fast attack craft-missile
شناور های کلاس تندر درواقع شناور های چینی کلاس
Hudong هستند که تهت امتیاز برای نیروی دریایی سپاه در ایران ساخته شدند کلا سپاه دارای 10 ناوچه ی کلاس تندر استمشخصات
:توپ
:1
توپ دوگانه ی 30 میلیمتری AK 2301
توپ ضد هوایی اورلیکن 23 میلیمتریموشک
:2
لانچر موشک چینی C-802رادار و سیستم دفاعی
:رادار جستجوی سطحی چینی
SR-47Aسیستم کنترل آتش
Ric Lamp 341موتور
:3
موتور دیزلیشعاع عملیاتی
:800
مایل با 30 کیلوتن بارسریال در نیروی دریایی سپاه
:Fath p213-1
Nasr p213-2
Saf p213-3
Ra'd p213-4
Fajr p213-5
Shams p213-6
Me'raj p213-7
Flaq p213-8
Hdid p213-9
Qadr p213-10
نویسنده: محمد حسین جهان پناه(airnaval.blogfa.com)
دوستان عزیزم اگرچه وبلاگ ما مربوط به هوافضا می باشد اما بدلیل تنوع و آشنایی بیشتر با ارکان دفاعی کشور از این زمان به بعد هر ازگاهی مقالاتی درمورد نیروهای زمینی و دریایی و تجهیزات آنها نیز برای شما دوستان در این مکان قرار خواهیم داد که نظرات شما یاری گر ما در این مورد خواهد بود
برای شروع مقاله ای که توسط دوستان عزیزمان در مورد نیروی در یایی کشورمان آماده شده را به شما تقدیم می داریم باتشکر
اولین پیدایش نیروی دریایی ایران به زمان هخامنشیان باز میگردد در آن زمان بعلت گسترش امپراتوری پارس و جنگ با دشمنان دیرن یعنی یونانیان که در آن سوی دریای سیاه سکونت داشتند باعث ایجاد نیروی دریایی منظم شد اولین زورآزمایی واقعی نیروی دریایی ایران بزمان خشایار شاه فرزند داریوش کبیر باز میگردد(البته قبلا هم درگیری هایی بود اما نه به این وسعت) ایران بدلیل حمله ی یونان به لیدی که ایران تمامیت ارضی این کشور را محترم میشمرد به یونان لشکر کشید این بزرگترین لشکرکشی تارخ تا بدین روز بوده . نفرات لشگر ایران به گفته مورخان در حدود 800 هزار نفر بوده است و کشتی های ایرانی که از راه دریا وارد جنگ شده بودند در حدود 1200 کشتی.
به ابتکار خشایار شاه پلی از قایق ها نیروی ارتش را به آن سوی دریا انتقال داد و سرانجام در دریای آرتمزیوم نبرد آغاز شد ایرانیان پیروز بیرون آمدند در آن زمان ایران از کشتی های مفرقی مصری و برخی یونانی بهره میبرد در پی این جنگ آتن سقوط کرد و معبد آکروپولیس به آتش کشیده شد
اما در سالامیس خاطره ای تلخ بوجود آمد جزیره سالامیس تحت محاصره نیروی دریایی ایران بود یک دستور اشتباه منجر به تغییر سرنوشت شد کشتیها زیر آتش سنگین یونانیان دوام نیاوردند با وجود تمام رشادتها ایرانیان شکست خوردند این دو جنگ بزرگ هنوز در خاطره تارخ باقیست(دوستان علاقهمند با مطالعه کتابهای تاریخ هخامنشی میتوانند اطلاعات بیشتری بدست آورند)
ایران در گذر تاریخ بدلیل بوجود آمدن مشکلات و درگیری های داخلی شیرازه ی نیروز دریایی از هم پاشید بشکلی که باوجودی که بیش از 2000 کیلومتر از سواحل خلیج فارس و دریای عمان در اختیار ایران بود مدتها نیروی دریایی نداشت
واین مدتها ادامه داشت(شاید نیازی هم نبود) ولی منجر به این شد که در صده های 17 و 18 پرتقالی ها بیش از 100 سال در خلیج فارس مستقر گردند تا در آخرهم شاه عباس با کمک ناوگان انگلیسی موفق به بیرون کردن آنها از جزایر خلیج فارس شد ولی این هم درس عبرت نشد و صفویان هم بفکر نیروی دریایی کارامد نیفتادند و این بی فکری در دوران شاه سلطان حسین که خود فردی ناکارامد بود بخوبی خود را نشان داد سواحل دریای خزر سقوط کرد و روسها بخود جرئت دادند به خاک ایران حمله کنند
با به قدرت رسیدن نادر شاه نیاز به نیروی دریایی مورد بررسی قرار گرفت و از کشورهای انگلیس و هلند در خواست خرید ناو های جنگی شد که با ملاحضات سیاسی این کشورها رد شد ولی این بار عضم ایران جدی بود بهر صورت بفرمان نادر شاه 20 فروند کشتی ساخته شد وجهت تسخیر مسقط و سرکوب دزدان دریایی مورد استفاده قرار گرت لازم بزکر است این کشتی ها اولین کشتی های مجهز به توپ ایران بحساب می آمدند
در زمان قاجار باز نسبت به نیروی دریایی بی توجهی شد البته در زمان ناصرالدین شاه اولین کشتی های جنگی به معنای واقعی به نامهای پرسپولیس و شوش خریداری شدند و تعداد دیگری هم در زمان مضفرالدین شاه ولی بدلیل رسیدگی نشدن به این کشتی ها همگی از خدمت خارج شدند و از این پس عملا نیروی دریایی ایران قدرت خود را در خلیج فارس از دست داد و نیروی دریایی انگلیس قدرت را در دست گرفت سالهای 1290 تا 1304 را باید غم انگیزترین سالها در تارخ نیروی دریایی دانست بشکلی که بیتوجهی به نیروی دریایی ایران به حدی رسید که سواحل شرقی خلیج فارس امنیت بکل از بین رفت و اختیار امور با قاچاقچیان و دزدان بود
و این داستان تا کودتای رضاخان ادامه داشت سرانجام در 1303 سردار سپه نخست وزیر وقت در سفری که به خوزستان داشت به نیاز ایران به نیروی دریایی کارامد بخوبی واقف شد سرانجام در اسفند همان سال کشتی کوچک مضفری به عنوان اولین کشتی رسمی نیروی دریایی فعال شد و درجات و رتبه بندی ها و انیفرم رسمی نیروی دریایی طراحی گردید سال بعد کشتی 60 تنی تحت عنوان سفید رود که قبلا متعلق به شیلات بود پیوست
با موفقیت نیروی دریایی در جنوب کم کم فکر شکل گیری آن در شمال هم بواقعیت می پیوست
البته مدتها طول کشید تا اولین ناوچه های توپدار ساخت آلمان به شکل قطعات به ایران صادر گردد که این ناوچه ها در دستگیری شیخ خزعل موفق بودند کشتی تفریحی وی بعدها به کشتی آموزشی افسران تبدیل شد
در سال 1304 اولین ناوچه ی 141 تنی مین روب از آلمان تحویل گرفته شد و تحت عنوان پهلوی و بعدها شاهین عملیاتی گردید
در سال 1306 رسما بودجه ی نیروی دریایی تصویب شد و دفتر آن زیر نظر نیروی زمینی فعال شد بنا بر این در همان سال اولین گروه افسران برای آموزش به ایتالیا اعزام شدند و پیرو آن اولین سفارشها برای ناوچه های جدید هم ارسال شد روند رشد نیروی دریایی به خوبی در حال پیشرفت بود تا شهریور 1320
در آن زمان نیروی دریایی در جنوب بیش از 1000 نفر پرسونل(از وضیفه و رسمی) داشت که مجموعا با نیروی زمینی 600 کشته داد نیروی دریایی اندک مقاومتی از خود نشان داد ولی با این وجود با صدور فرمان ترک مخاصمه و قرق شدن یکی از ناوچه ها بازهم بکلی شیرازه ی آن از هم پاشید کلیه ناوگان آن توسط انگلیس مصادره شد و به خاور دور فرستاده گردید و این روند تا 1326 ادامه داشت تا سرانجام دوباره بدنبال فشارهای وارده نیروی دریایی شکل گرفت و با 6 فروند ناوچه قدیمی شروع به فعالیت کرد از این زمان روند بهبود نیروی دریایی ادامه پیدا کرد با پیوستن ناوشکن های سنگین مانور های نیروی دریایی رو به گسترش گذاشت در سال 1340 تیمسار دریابان فرجالله رسایی فرمانده نیروی دریایی گردید در این تاریخ بدلیل معادلات خاص سیاسی گسترش نیروی دریایی در اولویت اول قرار گرفت
از جمله ی این دلایل میتوان به:
1.موقعیت جغرافیایی ایران وخلیج فارس
2.توسعه ی تولیدات نفتی در خیلج فارس و خاور میانه و افزایش صادرات نفت ایران
3.تهدیدات ناشی از توسعه طلبی شوروی در کلیه نقاط جهان بخصوص خاورمیانه
4. از همه مهمتر اینکه ایران میخواست استقلال نظامی خود را بطور کامل باز پس گیرد و به یکی از قدرت های خاورمیانه بدل شود
به همین منظور طرح های گسترش بسرعت فراهم شد و پایگاه هایی در خلیج فارس و دریای عمان ایجاد گردید(پایگاه دریایی کنارک بعد از پایگاه دریایی دیگوگارسیا ی آمریکا از پیشرفته ترین پایگاه های دریایی بود) (البته میتوان به علاقه ی شاه برای گرفتن جای نیروی دریایی انگلستان که به تازگی در حال خروج از خلیج فارس بود نیز دانست) طرح های گسترش این بار با سرعت هرچه تمامتر پیش میرفت تعداد زیادی هواناو و ناوچه و ناوشکن سفارش داده شد
ایران تا سال 57 (و تقریبا هم اکنون) بزرگترین یگان هواناو جهان را در اختیار داشت و با 25000 پرسنل بزرگترین نیروی دریایی منطقه بود
و دارای یگانهایی به این ترتیب بود
3 فروند ناو شکن موشک انداز سنگین کلاس آرتیمیس و 4 رزم ناو میانوزن و 27 ناوچه گشتی 10 تنی(بیشترشان مجهز به هارپون بودند)
4 ناو محافظ و 4 کشتی مین جمع کن بزرگ و 2 فروند کوچک و 4 لندیگ کرافت و6 فروند لندینگ شیپ مخصوص حمل تانک 2 فروند ناولجستیکی اقیانوس پیمای بزرگ(با قابلیت فرود هلی کوپتر) و 1 ناو تعمیرات و پشتیبانی و 13 یدکش و کشتی آتشنشانی(گفته میشد 3 فروند زیر دریایی دست دوم هم از آمریکا خریداری شده و در دست تعمیر است) و قیقهای تند رو و..............
همانطور که گفته شد ایران بزرگترین یگان هواناو جهان را در اختیار داشت و قادر بود یک گردان نظامی کامل را ظرف 25 دقیقه در جنوب خلیج فارس مستقر کند
و از نظر یگان هوادریا دارای دارای 50 هلیکوپتر دوازده اف.27 و 2 پی.3 اف بود
این باعث افزایش بیش از پیش قدرت ایران می شد خلیج فارس عملا در اختیار نیروی دریایی ایران بود با افزایش مداخلات نظامی ایران در کشورهای خارجی همچون سرکوب ظفار و انتقال پنهانی نیروی پشتیبانی از اکراد که مانع شرکت عراق در جنگ اعراب علیه اسرائیل شد نقش نیروی دریایی و حفظ امنیت چاهای نفت نقش ویژه ای یافت
سفارشات گسترده ای داده شد از جمله 8 زیر دریایی به آلمان و 8 ناوشکن و 4 رزمناو و 12 ناوچه سریع السیر 14 هاورکرافت (علاوه بر یگانهای هواناو فعال) نیز سفارش داده شد که بدلیل وقوع انقلاب همگی کنسل شدند
کمتر از یکسال پس از وقوع انقلاب اسلامی جنگ آغاز شد در روزهای اولیه جنگ عراقی ها با پشتیبانی توپ خانه و ناوچه های موشک انداز روسی پایگاه دریایی خرمشهر را غیر فعال کردند و تعدادی از ناوچه ها و ناوهای مستقر در پایگاه را غرق کردند اما در همان ساعات تکاوران نیروی دریایی به عنوان تنها هامیان ارتشی نیروی زمینی اقدام به دفاع کردند لشکر زرهی اهواز عملا از هم پاشید لشکر های مستقر در منطقه با حدا اقل 20 درصد قوا وارد نبرد شدن و این نتیجه ای جز شکست نداشت(این ماجرا به از همگسیختگی های اولیه ارتش باز میگردد) با این وجود تا پای جان جنگیدند(با حمایت ها و سرازیر شدن مردم به میدانهای نبرد) و جلوی پیشروی های سریع نیروی عراقی را گرفتند در ماهای اول جنگ بدلیل ضعف فرماندهی نیروی دریایی عراق با ناوچه های سریع خود اقدام به حمله به نفت کش ها و سکوهای نفتی ما نمودند و این به ناامنی منطقه انجامید و نفت کشها دیگر رقبتی به حمل نفت ایران به بازار های بین المللی نداشتند با کم شدن درامد ایران با این دلایل نیروی دریایی نقش خود را بازیافت مشخص شد که سکو های نفتی الامیه و البکر محل پهلو گیری ناوچه های عراقیست حمله بوسیله ی ناوچه های موشک انداز مجهز به هارپون و تکاوران نیروی دریایی با موفقیت انجام شد در 28 آبان 59 ناوچه های پیکان و جوشن معموریت یافتند با پشتیبانی 4 فروند فانتوم تکلیف نیروی دریایی عراق را یکسره کنند(عملیات معروف به مروارید)
در این عملیات جمعا 12 ناوچه و 2 جنگنده عراقی نابود شد و شیرازه ی نیروی دریایی عراق بکلی از هم پاشید و تنها ناو پیکان بفرماندهی ناخدا سوم محمد حمتی با تمام رشادتی که از خود نشان داد و تعداد زیادی از ناوچه ها را هدف قرار داد هدف موشک قرار گرفت و غرق شد و حماسه ای بزرگ آفرید و ایران بزرگترین جنگ دریایی خود را پس از دوران هخامنشی پیروز بیرون آمد(تمام ناوچه های ایرانی شرکت کننده در این عملیات از کلاس لاکمبا تانت فرانسوی بودند و از موشک هاپون بهره میبردند)
جنگ با عراق در اینجا برای نیروی دریایی تمام شد اما دشمنی قوی تر پا به میدان گذاشت ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در سالهای آخر جنگ و بخصوص در ماجرای جزیره ی مجنون که آمریکایی ها باعث آزادی آن و شهادت شمار زیادی از رزمندگان ما شدند
درگیریهای زیادی بین نیروی دریایی ما که در آمادگی نبود با نیروی دریایی آمریکا رخ داد ازجمله حمله به ناوچه ی جوشن وغرق کردن آن که باوجودی که این ناوچه در آبهای بین المللی بود مورد هدف 4 موشک هارپون و 300 گلوله ی توپ قرار گرفتو بدنبال آن در 1988 در طی عملیات اسکورت نفت کشهای کویتی توسط آمریکا یکی از نفت کشها به یک مین ایرانی برخورد کرد و بسخطی آسیب دید 4 روز بعد نیروی دریایی آمریکا اقدام به حمله به نیروی دریایی ایران و سکو های نفتی نمود این بزرگترین جنگ دریایی با حظور کشتی های بزرگ پس از جنگ جهانی بود در این حمله دو فروند ناوچه ی ایرانی ( ناوچه ی سهند و جوشن نابود شد)
ناوهای آسیب دیده ی آمریکایی
البته این بار ناوهای آمریکایی بی نصیب نماندند و پاسخ کوبنده ای گرفتند دو ناو عملا بلا استفاده شد و بیش از 80 درصد اسیب دیدند و یک هلیکوپتر آمریکایی هم هدف قرار گرفت و نابود شد و این از مجموعه ی فشار ها برای پذیرش قطعنامه شورای امنیت بود
پس از جنگ ایران اقدام به خرید چند فروند زیر دریایی ناوچه و رزم ناو نمود (درگوشی:ایران در سالهای 77 در رقابت هند چین برای خرید ناوهواپیما بر روسی گورچکف شرکت کرد و بالاترین قیمت را ارائه نمود گفتگو هایی انجام شد اما روسها بدلایل سیاسی موافقط نکردند) نیروی دریایی در طی سالها تحریم بیشترین سعی خود را برای کاهش وابستگی و نوسازی را بکار برد از جمله ی آن ساخت ناو محافظ الوند و ناوچه های سریع دانست و همچنین ارتقاع سیستم پدافند ناوها و توانایی تعمیراتی خود و همچنین مین گذاری در خلیج فارس در حال حاضر این نیرو قویترین نیروی دریایی در خلیج فارس است(البته بجز نیروی دریایی آمریکا)
ناو محافظ الوند و زیر دریایی های کلاس کیلوی نیروی دریایی
یاد و خاطره ی تمامی دریادلان نیروی دریایی زنده و جاوید باد