مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

شکارچی بزرک تانک

سرهنگ غفاری شکارچی ۲۰۰ تانک عراقی:

... عجب رعبی به دل دشمن افتاد!

  
 
باسلام و درود فراوان به ارواح پاک شهدای جبهه های حق علیه باطل و با عرض تبریک و گرامیداشت هفته دفاع. من سرهنگ بازنشسته رفیع غفاری از جانبازان نیروی زمینی ارتش که از بدو شروع جنگ تحمیلی و تا پایان در جبهه های حق علیه باطل به عنوان فرمانده قبضه و تیرانداز موشک اندازتاو، فرمانده دسته سلاحهای ضدتانک، فرمانده گروهان و افسر عملیات گردان انجام وظیفه می نمودم.
در اکثر عملیات ها به عنوان شکارچی تانک حضور فعال داشتم و به یاری خداوند بزرگ توانستم بیش از دویست دستگاه تانک و نفربر زرهی دشمن را منهدم و باعث به غنیمت گرفته شدن بیش از شصت دستگاه تانک و نفربر سالم گردم و اگر بررسی شود به خوبی معلوم می شود در پیروزی عملیات های ظفرمندانه چون فتح المبین و بیت المقدس و در پی آن آزادسازی خرمشهر و هزاران کیلومتر مربع از سرزمین های اشغالی توسط دشمن، سهم به سزایی داشتم. البته با شرح این مطالب هدفم خودستایی نیست، بلکه می خواهم به عرض آن دسته از عزیزان هموطن برسانم که حمایت و پشتیبانی شما ملت عزیز به رزمندگان روحیه شهادت طلبی و ایثار داد تا بتوانند برای به تحقق پیوستن آرمانهای انقلاب اسلامی بیش از پیش از خودگذشتگی و ایثار و فداکاری کنند. به یاد دارم پس از شروع جنگ تحمیلی یگان خدمتی ما گردان ۱۳۵ تیپ ۵۵ هوابرد شیراز اولین یگانی بود که از پادگان خارج و به سوی جبهه حرکت نمود. هرگز فراموش نمی کنم وقتی از شهرها و آبادی های مسیرحرکت عبور می کردیم با استقبال و بدرقه اهالی روبرو می شدیم.
من با مشاهده این همه احساسات پاک مردم در دل با خدای خود رازونیاز کردم و از او یاری طلبیدم که به قدری به من توانایی بدهد تا بتوانم پاسخ محبت های مردم را آنگونه که شایسته و سزاوار است بدهم. با ریختن اشک شوق در مقابل حمایت مردم در دل گفتم خدایا اگر هزار جان داشته باشم که آن را برای دفاع از آرمانهای مقدس این مردم فدا کنم باز هم کم است. چون خواسته هایم از اعماق وجودم بر آمده بود مورد قبول درگاه الهی واقع شد و به یاری او توانستم تا آنجایی که در توان داشتم ادای دین نمایم. در این مورد عرض کنم، روایتی است می گویند «در طول شبانه روز لحظاتی وجود دارد که تمام درهای آسمان باز می شود و هرکسی با جان و دل پاک در آن لحظات پربها هر آرزوی مشروعی از خداوند بکند بی شک برآورده خواهد شد، با توجه به اینکه من خیلی کوچکتر از آن هستم که به آن حد از کمال برسم، ولی یقیناً اعتقاد دارم من در لحظاتی قرار گرفتم که درهای آسمان باز بود که حقیقتاً با جان و دل پاک با خدای خود رازونیاز کردم و عهد بستم به من توانایی دهد تا بتوانم به خاطر آن همه حمایت و پشتیبانی مردم و در مقابل دشمن ایستادگی نموده و آنان را که ناجوانمردانه جنگ را شروع کرده به خاک ذلتشان بنشانم.
در ۲۹ اسفند سال ۶۰ قبل از عملیات یادشده، دشمن بعثی عراق در جبهه رقابیه با تمام قدرت آتش شروع به تک نمود. با توجه به اینکه نیروهای پیاده دشمن شبانه قسمتی از منطقه پدافند تیپ ۵۵ هوابرد را به اشغال خود درآورده بود. صبح با روشن شدن هوا شاید بیش از یک لشکر زرهی نفرات پیاده خودشان را پشتیبانی کرده در منطقه ما شروع به پیشروی نمودند. در آن روز حجم آتش دشمن به قدری زیاد بود که آدم سر از سنگر نمی توانست بالا بیاورد. من نگاه کردم، دیدم تعدادی از تانکهای دشمن جهت پشتیبانی نیروهای خودش که قسمتی از منطقه پدافند یگان همجوار ما را اشغال کرده اند به آن سمت پیشروی می کنند و بقیه هم از سمت راست یگان ما عبور کرده و به گفته خودشان تا اشغال جاده اهواز ـ اندیمشک پیشروی می کردند. من به این فکر افتادم به هر ترتیبی شده خودم را به آنها نزدیک نموده و به وسیله موشک انداز تاو (ضد تانک) آنها را منهدم و مانع پیشروی آنان بشوم، لذا با دونفر از درجه داران به نامهای گروهبان محمدعلی کارگر و گروهبان علی نظر دهقان و دونفر سرباز به نام محمدطاهری و حبیب الله هوشمند از مواضع پدافندی خارج و به طرف تانکهای دشمن حرکت نمودیم.
در آنجا (دشت رقابیه) بعد از خدا تنها پوشش ما فقط درختچه های صحرا بود که در بیابانهای خوزستان زیاد است من زمانی که می خواستم تانکی را مورد هدف قرار بدهم پشت این درختچه ها موشک گذاری نموده پس از انهدام یک دستگاه تانک دوباره پشت یکی از درختچه ها می رفتم.
در آن روز ما با انهدام بیش از ۳۰ دستگاه تانک و نفربر دشمن، به طور کلی مانع پیروزی دشمن شدیم. همانطور که اطلاع دارید عملیات بیت المقدس مکمل عملیات فتح المبین بود در این عملیات در جبهه رقابیه تانک های منهدم شده در پیروزی ما تأثیر زیادی داشت.
خدا را شاکرم که تلاش من در جلوگیری از تصرف جاده اهواز ـ خرمشهر توسط دشمن تأثیر زیادی در روحیه رزمندگان داشت. زیرا با وجود اینکه تانکهای خودی حضور داشتند اما در فاصله دور تیراندازی می کردند. من با روشن شدن هوا با تمام سلاحهای ضدتانک تفنگ ۱۰۶ و موشک اندازهای تاو با سرعت تمام به جاده اهواز خرمشهر نزدیک شده و زمانی که دشمن در برد سلاحهایمان قرار گرفت به صورت دشتبان آرایش گرفته ضمن انهدام تانکهای دشمن مستقر در جاده آسفالته رعب و وحشتی که برای آنها به وجود آمد، تعدادی تانک و نفر بر را سالم رها کرده و بقیه با وحشت تمام جاده را رها کردند تا نیروهای پیاده خودی جاده را به تصرف درآورند. در عملیاتی دیگر با دو دستگاه موشک انداز تاو توانستیم در مدت کمتر از ۵ دقیقه تعداد ۹ دستگاه تانک دشمن را منهدم کنیم که از نظر تاکتیک نظامی غیرقابل تصور می باشد. در چند عملیات دیگر افتخار حضور داشتم و در طول جنگ تحمیلی به دریافت هفت درجه نائل شدم و شش بار نیز مجروح شدم.
گفتنی است به پاس دلاورمردی های این شکارچی تانک برابر دستور فرماندهی نیروی زمینی تندیسی در تیپ ۵۵ هوابرد شیراز با عنوان شکارچی تانک ساخته و پرده برداری شد


http://www.iran-newspaper.com/1381/810631/html/special2.htm

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد